175 . صفحه 175
نوزدهم خرداد :
نفیسه :
(آیه 188)-اهل مکه به پیامبر(ص)گفتند:تو اگر با خدا ارتباط دارى آیا پروردگار تو را از گرانى و ارزانى اجناس در آینده با خبر نمىسازد که از این طریق بتوانى آنچه به سود و منفعت است تهیه کنى و آنچه به زیان است کنار بگذارى و یا از خشکسالى، و یا پرآبى مناطق مختلف آگاه سازد تا به موقع از مناطق خشک به سرزمینهاى پربرکت کوچ کنى؟! در این هنگام آیه نازل شد و به آنها پاسخ گفت.
اسرار نهان را فقط خدا مىداند- در آیه قبل عدم آگاهى هیچ کس جز خدا نسبت به زمان قیام «قیامت» مورد بحث بود و در این آیه سخن از نفى علم غیب بطور کلى در میان است.در نخستین جمله، به پیامبر صلّى اللّه علیه و آله مىگوید: «به آنها بگو: من مالک و صاحب اختیار هیچ گونه سود و زیانى در باره خویش نیستم مگر آنچه را که خدا بخواهد»(قُلْ لا أَمْلِکُ لِنَفْسِی نَفْعاً وَ لا ضَرًّا إِلَّا ما شاءَ اللَّهُ).انسان در کارهاى خود، قدرت و نیرویى از خویش ندارد بلکه همه قدرتها از ناحیه خداست و اوست که این تواناییها را در اختیار انسان گذاشته است.پس از بیان این موضوع، اشاره به مسأله مهم دیگرى مىکند که مورد سؤال گروهى بود و آن اینکه به پیامبرش مىگوید به آنها بگو: من از غیب و اسرار نهان آگاه نیستم«زیرا اگر از اسرار نهان آگاهى داشتم منافع فراوانى را براى خودم مىساختم و هیچ گونه زیانى به من نمىرسید»(وَ لَوْ کُنْتُ أَعْلَمُ الْغَیْبَ لَاسْتَکْثَرْتُ مِنَ الْخَیْرِ وَ ما مَسَّنِیَ السُّوءُ).سپس مقام واقعى و رسالت خویش را در یک جمله کوتاه و صریح بیان کرده مىگوید:«من فقط بیم دهنده و بشارت دهنده براى افرادى که ایمان مىآورند هستم»(إِنْ أَنَا إِلَّا نَذِیرٌ وَ بَشِیرٌ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ).
(آیه 189)- کفران یک نعمت بزرگ! در اینجا به گوشه دیگرى از حالات مشرکان و طرز تفکر آنها و پاسخ به اشتباهاتشان اشاره شده است و از آنجا که آیه قبل اشاره به توحید افعالى خدا بود، آیات بعد مکمل آنها محسوب مىشود.نخست مىگوید: «او کسى است که (همه) شما را از یک فرد آفرید و همسرش را نیز از جنس او قرار داد تا در کنار او بیاساید» (هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها لِیَسْکُنَ إِلَیْها).این دو در کنار هم زندگى آرام بخشى داشتند، «اما هنگامى که زوج با همسر خود آمیزش جنسى کرد، بارى سبک برداشت (به گونهاى که در آغاز کار این حمل براى او مشکلى ایجاد نمىکرد، و با داشتن حمل) به کارهاى خود همچنان ادامه مىداد» (فَلَمَّا تَغَشَّاها حَمَلَتْ حَمْلًا خَفِیفاً فَمَرَّتْ بِهِ).اما با گذشت شب و روز، حمل او کمکم سنگین شد «و چون سنگین شد»(فَلَمَّا أَثْقَلَتْ). در این هنگام دو همسر، انتظار فرزندى را مىکشیدند و آرزو داشتند خداوند فرزند صالحى به آنها مرحمت کند، لذا «متوجه درگاه خدا شدند و پروردگار خویش را چنین خواندند: بار الها! اگر به ما فرزند صالحى عطا کنى از شکرگزاران خواهیم بود» (دَعَوَا اللَّهَ رَبَّهُما لَئِنْ آتَیْتَنا صالِحاً لَنَکُونَنَّ مِنَ الشَّاکِرِینَ).
(آیه 190)- «ولى هنگامى که خداوند فرزندى سالم با تناسب اندام و شایستگى کامل به آنها داد، آنها براى خدا در این نعمت بزرگ شرکایى قائل شدند، اما خداوند برتر و بالاتر از شرک آنهاست» (فَلَمَّا آتاهُما صالِحاً جَعَلا لَهُ شُرَکاءَ فِیما آتاهُما فَتَعالَى اللَّهُ عَمَّا یُشْرِکُونَ).
(آیه 191)- به دنبال این جریان، قرآن بار دیگر فکر و عقیده بت پرستى را با بیان روشن و کوبندهاى محکوم مىکند، و مىگوید: «آیا اینها موجوداتى را شریک خدا قرار مىدهند که قادر بر آفرینش چیزى نیستند، بلکه خودشان مخلوق اویند» (أَ یُشْرِکُونَ ما لا یَخْلُقُ شَیْئاً وَ هُمْ یُخْلَقُونَ).
(آیه 192)- به علاوه «این معبودهاى ساختگى (در هیچ یک از مشکلات) قادر نیستند پرستش کنندگان خود را یارى کنند، و حتى قادر نیستند خود را نیز (در برابر مشکلات) یارى دهند»(وَ لا یَسْتَطِیعُونَ لَهُمْ نَصْراً وَ لا أَنْفُسَهُمْ یَنْصُرُونَ).
(آیه 193)- این معبودها آنچنان هستند که «اگر شما بخواهید آنها را هدایت کنید، از شما پیروى نخواهند کرد» و حتى عقل و شعور آن را ندارند (وَ إِنْ تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدى لا یَتَّبِعُوکُمْ).آنها که چنین هستند و نداى هادیان را نمىشنوند، چگونه مىتوانند دیگران را هدایت کنند؟به هر حال «براى شما مساوى است، خواه آنها را، دعوت به سوى حق کنید و یا در برابرشان خاموش باشید» در هر دو صورت، این گروه بت پرستان لجوج، دست بردار نیستند (سَواءٌ عَلَیْکُمْ أَ دَعَوْتُمُوهُمْ أَمْ أَنْتُمْ صامِتُونَ).
نخست مىگوید:«آنهایى را که شما جز خدا مىخوانید (و عبادت مىکنید و از آنان یارى مىطلبید) بندگانى همچون خود شما هستند»! (إِنَّ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ عِبادٌ أَمْثالُکُمْ).بنابراین معنى ندارد که انسان در مقابل چیزى که مثل خود او محکوم قوانین طبیعت است، به سجده بیفتد و دست نیاز به سوى او دراز کند و مقدرات و سرنوشتش را در دست او بداند.سپس اضافه مىکند: اگر فکر مىکنید آنها قدرت و شعورى دارند «آنها را بخوانید باید جواب شما را بدهند اگر راست مىگویید» (فَادْعُوهُمْ فَلْیَسْتَجِیبُوا لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ).و این دومین دلیلى است که براى ابطال منطق آنها بیان شده.
(آیه 195)- در سومین بیان روشن مىسازد که آنها حتى از بندگان خود پستتر و ناتوانترند:خوب بنگرید «آیا آنها لااقل همانند شما پاهایى دارند که با آن راه بروند» (أَ لَهُمْ أَرْجُلٌ یَمْشُونَ بِها).«یا دستهایى دارند که با آن چیزى را بگیرند و کارى انجام دهند» (أَمْ لَهُمْ أَیْدٍ یَبْطِشُونَ بِها).«یا چشمهایى دارند که با آن ببینند» (أَمْ لَهُمْ أَعْیُنٌ یُبْصِرُونَ بِها).«یا گوشهایى دارند که با آن بشنوند» (أَمْ لَهُمْ آذانٌ یَسْمَعُونَ بِها).به این ترتیب آنها به قدرى ضعیفند، که حتى براى جابهجا شدن نیاز به کمک شما دارند و براى دفاع از موجودیت خود، نیازمند به حمایت هستند.سرانجام در پایان آیه ضمن تعبیر دیگرى که در حکم چهارمین استدلال است مىگوید: اى پیامبر! «بگو: این معبودهایى را که شما شریک خدا قرار دادهاید بر ضد من بخوانید و همگى دست به دست هم دهید و براى من تا آنجا که مىتوانید نقشه بکشید و در این کار هیچ گونه تأخیر روا مدارید» ببینیم با این حال کارى از همه شما ساخته است؟(قُلِ ادْعُوا شُرَکاءَکُمْ ثُمَّ کِیدُونِ فَلا تُنْظِرُونِ).یعنى اگر من دروغ مىگویم و آنها مقربان خدا هستند و من به حریم احترامشان جسارت کردهام، پس چرا آنها بر من غضب نمىکنند.
خانم زینالی :
آیه 188: همه چیز دست خداست واو روزی
می دهد از هر طریقی که صلاح بداند شکر وپذیرش نعمت را زیاد می کند
آیه 189 : به هنگام انتظار تولد فرزنددست
به دعا بردارید واز او فرزند صالح و با ایمان بخواهید وخود نیز یار هم وبا تقوا باشید
بعد از تولد حسن بچه را از خود وایرادش را از خدا ندانید که کفر است
آیه 190 : خوبی ها همه از اوست وبدیها از ما بخاطر رفتا ر واعمال نادرست
آیه 192 : همه چیز را ازاو بخواهید که
او خداست نه شما جوگیر نشوید
آیه 193 : عمل خود را درست کنید ودرست
رفتار کنید کودک شما نیاز به هدایت شما ندارد خدا هدایت کننده است
آیه 195 : هر چیزی غیر از خدا د. باور شما بت شماست بشکنید انرا وفقط به خدا دل ببندید خدا وسیله ساز است
اعظم :
ایه 188:
علم غیب به طور ذاتی و بالاصاله فقط از آن خدای متعال است و غیر او از انبیاء هر کس به آن مقداری از غیب احاطه دارد که خداوند به او تعلیم کرده باشد ،چون غیر خدا وجودش محدود است و ممکن نیست که به عالم غیب محیط شود.
ایه 189:
دعا برای رستگاری و صالح بودن فرزندان
ایه 190:
خیلی اوقات انسان برای رسیدن به نعمتی از خداوند درخواست میکنه و کلی دعا میکنه تا به نعمت برسه
عهد و نذری میکنه
ولی وقتی به نعمت رسید عهدهاشو فراموش میکنه
و اون نعمت رو از لیاقت خودش میدونه نه فضل و رحمت خداوند
ایه 190: گاهی همون نعمتی که کلی براش دعا کردین
و خداوند از فضلش بهمون عطا میکنه
مبشه مایه خسران و تباهی و کفرمون
چون به خدا نسبتش نمیدیم و شاکر نیستیم
ایه 191:
هر علت وسببی غیر خداوند رو در امور دخیل بدونیم از نادونی ماست
چون علت و سبب مادی هرگز سبب خلق و افرینش نمیشه
و افرینش تنها شایسته خداونده
ایه 192: اون علل مادی (هر گونه بتی حتی علم ....) قادر بر یاری کردن کسانی که اونا رو موثر میدونن نیستن
حتی برای خودشون هم مفید فایده نیستن
ایه 193: بتها و معبودهای خیالی ، علم و قدرت و توانایی استجابت را ندارند و درک و فهمی از دعای شما برایشان نیست و لذا چه آنها را بخوانید و چه سکوت کنیدتفاوتی نمی کند، در هر حال قادر به استجابت دعایتان و شنیدن آن نیستند
ایه 194:
بتها علم و قدرتی ندارند و قادر بر استجابت هم نیستند و از خود هیچ استقلال و تأثیری ندارند و هر چه هست از جانب خدای یکتاست .
ایه 195:
بنهایی که می پرستید در کوچکترین نیازهای خود نیازمند کمک شما هستن
اون وقت چه جور توقع یاری از اونا دارید .