قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ
مشخصات بلاگ
قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا (30 فرقان )
و پیامبر گفت پروردگارا قوم من این قرآن را رها کردند

در تاریخ 93/09/27 تصمیم گرفتیم با گروهی از دوستان روزانه یه صفحه قرآن بخونیم
و هر کس توی هر صفحه ای نکته ای براش جالب بود ، یا چیزی در موردش می دونست ، یا تفسیری در مورد اون صفحه خونده بود رو با یقیه به اشتراک بذاره
اینجا رو هم بنا کردیم برای اینکه اگه خواستیم یه روزی مروری به مطالب بکنیم برامون ساده تر باشه
و یا اگه دوستی وسطای راه بهمون پیوست بتونه مطالب قبلی رو مرور کنه
شایدم یه زمانی بچه هامون خواستن بدونن فهم مادراشون از قرآن چه جوری بوده
هر چند امیدواریم که به زودی حضرت مهدی علیه السلام ظهور کنن و ما و بچه هامون قرآن رو همونجور بفهمیم که باید
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

آخرین مطالب
دوشنبه, ۱۸ خرداد ۱۳۹۴، ۰۲:۱۳ ب.ظ

174 . صفحه 174



لَّهِ الْأَسْماءُ الْ



نوزدهم خرداد :

نفیسه :



(آیه 179)- نشانه‏هاى دوزخیان: در این آیه و دو آیه بعد مردم به دو گروه تقسیم شده‏اند و صفات هر کدام توضیح داده شده: «گروه دوزخیان و گروه بهشتیان».نخست درباره دوزخیان با سوگند و تأکید چنین مى‏گوید:«ما بسیارى از جن و انس را براى دوزخ آفریدیم» (وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ کَثِیراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ).گرچه خداوند همه را پاک آفریده، ولى گروهى با اعمال خویش خود را نامزد دوزخ مى‏کنند و سر انجامشان شوم و تاریک است و گروهى با اعمال خود، خود را نامزد بهشت مى‏سازند و عاقبت کارشان خوشبختى و سعادت است.سپس صفات گروه دوزخى را در سه جمله خلاصه مى‏کند:

نخست این که:«آنها قلبهایى دارند که با آن درک و اندیشه نمى‏کنند» (لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها).

دیگر این که: «چشمهاى روشن و حقیقت بین دارند اما با آن چهره حقایق را نمى‏نگرند» و همچون نابینایان از کنار آن مى‏گذرند (وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لا یُبْصِرُونَ بِها).

سوم این که: «با داشتن گوش سالم، سخنان حق را نمى‏شنوند» و همچون کران خود را از شنیدن حرف حق محروم مى‏سازند (وَ لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها).

«اینها در حقیقت همچون چهارپایانند» (أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ). چرا که امتیاز آدمى از چهارپایان در فکر بیدار و چشم بینا و گوش شنواست که متأسفانه آنها همه را از دست داده‏اند «بلکه آنها از چهارپایان گمراهتر و پست‏تر مى‏باشند» (بَلْ هُمْ أَضَلُّ).چرا که چهارپایان داراى این استعدادها و امکانات نیستند، ولى آنها با داشتن عقل سالم و چشم بینا و گوش شنوا امکان همه گونه ترقى و تکامل را دارند، اما بر اثر هوى پرستى و گرایش به پستیها این استعدادها را بلااستفاده مى‏گذارند.«آنها افراد غافل و بیخبرى هستند» و به همین جهت در بیراهه‏هاى زندگى سرگردانند (أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ).چشمه آب حیات کنار دستشان، ولى از تشنگى فریاد مى‏کشند، درهاى سعادت در برابر رویشان باز است، اما حتى به آن نگاه نمى‏کنند.



(آیه 180)- در این آیه اشاره به وضع گروه بهشتى کرده، صفات آنان را بیان مى‏کند، نخست براى بیرون آمدن از صف دوزخیان مردم را به توجه عمیق به اسماء حسناى خدا دعوت نموده، مى‏فرماید: «براى خدا نامهاى نیکى است، خدا را به آنها بخوانید» (وَ لِحُسْنى‏ فَادْعُوهُ بِها). منظور از «اسماء حسنى»، صفات مختلف پروردگار است که همگى نیک و همگى «حسنى» است.و منظور از خواندن خدا به اسماء حسنى تنها این نیست که الفاظ را بر زبان جارى کنیم و مثلا بگوییم یا عالم، یا قادر، یا ارحم الرّاحمین، بلکه در واقع این است که این صفات را در وجود خودمان به مقدار امکان پیاده کنیم، و به تعبیر دیگر متصف به اوصاف او و متخلق به اخلاقش گردیم، و نیز اگر در بعضى روایات مانند روایتى که از امام صادق علیه السّلام در تفسیر این آیه نقل شده مى‏خوانیم: نحن و اللّه الاسماء الحسنى به خدا سوگند ما اسماء حسناى خدا هستیم، اشاره به آن است که پرتو نیرومندى از آن صفات الهى در وجود ما منعکس شده و شناخت ما به شناخت ذات پاکش کمک مى‏کند.سپس مردم را از این نکته برحذر مى‏دارد که اسامى خدا را تحریف نکنند و مى‏گوید: «آنها که اسماء خدا را تحریف کرده‏اند رها سازید، آنها به زودى به جزاى اعمال خویش گرفتار خواهند شد» (وَ ذَرُوا الَّذِینَ یُلْحِدُونَ فِی أَسْمائِهِ سَیُجْزَوْنَ ما کانُوا یَعْمَلُونَ).منظور از الحاد در اسماء خدا این است که الفاظ و مفاهیم آن را تحریف کنیم، یا او را به اوصافى توصیف نماییم که شایسته آن نیست، همانند مسیحیان که قائل به تثلیث و خدایان سه گانه شده‏اند، و یا این که صفات او را بر مخلوقاتش تطبیق نماییم.

 


(آیه 181)- این آیه به دو قسمت که اساسى‏ترین صفات گروه بهشتیان است اشاره مى‏کند، مى‏فرماید: «و از کسانى که آفریدیم، امت و گروهى هستند که مردم را به حق هدایت مى‏کنند و به آن حکم مى‏کنند» (وَ مِمَّنْ خَلَقْنا أُمَّةٌ یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ یَعْدِلُونَ).در واقع آنها دو برنامه ممتاز دارند، فکر، هدف، دعوت و فرهنگشان حق و به سوى حق است، و نیز عمل و برنامه‏ها و حکومتشان بر اساس حق و حقیقت مى‏باشد.

 

(آیه 182)- مجازات استدراج: در این آیه و آیه بعد یکى از مجازاتهاى الهى که به صورت یک سنّت درباره بسیارى از گنهکاران سرکش اجرا مى‏شود، بیان شده و آن «عذاب استدراج» است.

استدراج در دو مورد از قرآن مجید آمده است.یکى در آیه مورد بحث و دیگرى در آیه 44 سوره قلم و هر دو مورد در باره انکار کنندگان آیات الهى است.خداوند در این آیه مى‏فرماید: «آنها که آیات ما را تکذیب و انکار کردند تدریجا، مرحله به مرحله، از راهى که نمى‏دانند، در دام مجازات گرفتارشان مى‏کنیم» و زندگى آنها را درهم مى‏پیچیم (وَ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَیْثُ لا یَعْلَمُونَ).



(آیه 183)- در این آیه همان مطلب را به این صورت تأکید مى‏کند: چنان نیست که با شتابزدگى چنین کسانى را فورا مجازات کنم، بلکه «به آنها مهلت و فرصت کافى (براى تنبه و بیدارى) مى‏دهم» و هنگامى که بیدار نشدند، گرفتارشان مى‏سازم (وَ أُمْلِی لَهُمْ). زیرا کسانى شتاب و عجله مى‏کنند که قدرت کافى ندارند و مى‏ترسند فرصت از دستشان برود «ولى نقشه من و مجازاتهایم آنچنان قوى و حساب شده است» که هیچ کس را قدرت فرار از آن نیست (إِنَّ کَیْدِی مَتِینٌ).این آیه به همه گنهکاران هشدار مى‏دهد که تأخیر کیفر الهى را دلیل بر پاکى و درستى خود، و یا ضعیف و ناتوانى پروردگار، نگیرند، و ناز و نعمتهایى را که در آن غرقند، نشانه تقربشان به خدا ندانند، چه بسا این پیروزیها و نعمتهایى که به آنها مى‏رسد مقدمه مجازات استدراجى پروردگار باشد، خدا آنها را غرق نعمت مى‏کند و به آنها مهلت مى‏دهد و بالا و بالاتر مى‏برد، اما سر انجام چنان بر زمین مى‏کوبد که اثرى از آنها باقى نماند و تمام هستى و تاریخشان را درهم مى‏پیچد.از امام صادق علیه السّلام در تفسیر آیه فوق چنین نقل شده که فرمود:«منظور از این آیه بنده گنهکارى است که پس از انجام گناه، خداوند او را مشمول نعمتى قرار مى‏دهد ولى او نعمت را به حساب خوبى خودش گذاشته و از استغفار در برابر گناه غافلش مى‏سازد»

 


(آیه 184)-مفسران اسلامى چنین نقل کرده‏اند: پیامبر صلّى اللّه علیه و آله هنگامى که در مکّه بود، شبى بر کوه صفا برآمد و مردم را به سوى توحید و یکتاپرستى دعوت نمود، مخصوصا تمامى طوائف قریش را صدا زد و آنها را از مجازات الهى برحذر داشت، تا مقدار زیادى از شب گذشت، بت پرستان مکّه گفتند: «رفیق ما دیوانه شده، از شب تا صبح نعره مى‏کشید»! در این موقع آیه نازل شد و به آنها در این زمینه پاسخ دندانشکنى داد.

تهمتها و بهانه‏ها- در این آیه نخست خداوند به گفتار بى‏اساس بت پرستان دائر به جنون پیامبر صلّى اللّه علیه و آله چنین پاسخ مى‏گوید:«آیا آنها فکر و اندیشه خود را به کار نینداختند که بدانند همنشین آنها (پیامبر) هیچ گونه آثارى از جنون ندارد» (أَ وَ لَمْ یَتَفَکَّرُوا ما بِصاحِبِهِمْ مِنْ جِنَّةٍ).بیش از چهل سال در میان آنها رفت و آمد داشته، و همواره فکر، عقل و تدبیرش را دیده‏اند، چگونه یکباره چنین وصله‏اى را به وى چسباندند، و به دنبال این جمله مى‏گوید: «او فقط بیم دهنده آشکارى است» که جامعه خویش را از خطراتى که با آن رو برو است برحذر مى‏دارد (إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِیرٌ مُبِینٌ).

 


(آیه 185)- در این آیه براى تکمیل این بیان آنها را به مطالعه عالم هستى، آسمانها و زمین، دعوت مى‏کند و مى‏گوید: «آیا در حکومت آسمانها و زمین و مخلوقاتى که خدا آفریده از روى دقت و فکر نظر نیفکندند» (أَ وَ لَمْ یَنْظُرُوا فِی مَلَکُوتِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما خَلَقَ اللَّهُ مِنْ شَیْ‏ءٍ).تا بدانند این عالم وسیع آفرینش با این نظام حیرت انگیز بیهوده آفریده نشده و هدفى براى آن بوده است، و دعوت پیامبر صلّى اللّه علیه و آله در حقیقت دنباله همان هدف آفرینش، یعنى تکامل و تربیت انسان است.سپس براى این که آنها را از خواب غفلت بیدار سازد، مى‏فرماید: آیا در این موضوع نیز اندیشه نکردند که: ممکن است پایان زندگى آنها نزدیک شده باشد، (اگر امروز ایمان نیاورند، و دعوت این پیامبر را نپذیرند، و قرآنى را که بر او نازل شده است با این همه نشانه‏هاى روشن قبول نکنند) به کدام سخن بعد از آن ایمان خواهند آورد»؟ (وَ أَنْ عَسى‏ أَنْ یَکُونَ قَدِ اقْتَرَبَ أَجَلُهُمْ فَبِأَیِّ حَدِیثٍ بَعْدَهُ یُؤْمِنُونَ).

 


(آیه 186)- سر انجام در این آیه سخن را با آنها چنین پایان مى‏دهد که «هر کس را خداوند (به خاطر اعمال زشت و مستمرش) گمراه سازد، هیچ هدایت کننده‏اى ندارد، و خداوند آنها را همچنان در طغیان و سرکشى رها مى‏سازد تا حیران و سرگردان شوند» (مَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَلا هادِیَ لَهُ وَ یَذَرُهُمْ فِی طُغْیانِهِمْ یَعْمَهُونَ).این گونه تعبیرات مخصوص به گروهى است که آن چنان در برابر حقایق، لجوج و متعصب و معاندند که گویى پرده بر چشم و گوش و قلبشان افتاده، پرده‏هاى تاریکى که نتیجه اعمال خود آنهاست، و منظور از «اضلال الهى» نیز همین است.

 


(آیه 187)-طایفه قریش به چند نفر مأموریت دادند که به نجران سفر کنند، و از دانشمندان یهود که (علاوه بر مسیحیان) در آنجا ساکن بودند مسائل پیچیده‏اى را سؤال کنند، و در بازگشت آنها را در برابر پیامبر صلّى اللّه علیه و آله مطرح سازند (به گمان این که پیامبر از پاسخ آنها عاجز مى‏ماند) از جمله سؤالات این بود که در چه زمانى قیامت برپا مى‏شود، هنگامى که آنها این پرسش را از پیامبر صلّى اللّه علیه و آله کردند، آیه مورد بحث نازل شد و به آنها پاسخ گفت.

کى قیامت برپا مى‏شود؟ با این که براى آیه شأن نزول خاصى ذکر شده در عین حال پیوند روشنى نیز با آیات قبل دارد، زیرا در آیات قبل اشاره به مسأله قیامت و لزوم آمادگى براى چنین روزى شده بود، طبعا به دنبال چنین بحثى این سؤال براى بسیارى از مردم پیش مى‏آید که قیامت کى برپا خواهد شد، لذا قرآن مى‏گوید: «از تو درباره ساعت (روز رستاخیز) مى‏پرسند، که در چه زمانى وقوع مى‏یابد»؟ (یَسْئَلُونَکَ عَنِ السَّاعَةِ أَیَّانَ مُرْساها).سپس اضافه مى‏کند که اى پیامبر! در پاسخ این سؤال صریحا «بگو: این علم تنها نزد پروردگار من است، و هیچ کس جز او نمى‏تواند وقت آن را آشکار سازد» (قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ رَبِّی لا یُجَلِّیها لِوَقْتِها إِلَّا هُوَ).ولى دو نشانه سر بسته براى آن بیان مى‏کند، نخست مى‏گوید: «قیام ساعت در آسمانها و زمین، مسأله سنگینى است»(ثَقُلَتْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ).

حادثه‏اى ممکن است از این سنگین‏تر بوده باشد، در حالى که در آستانه قیامت، همه کرات آسمانى به هم مى‏ریزند، آفتاب خاموش، ماه تاریک، ستارگان بى‏فروغ و اتمها متلاشى مى‏گردند، و از بقایاى آنها جهانى نو با طرحى تازه ریخته مى‏شود.دیگر اینکه قیام ساعت، بدون مقدمات تدریجى، و به شکل انقلابى، تحقق مى‏یابد «و جز بطور ناگهانى به سراغ شما نمى‏آید» (لا تَأْتِیکُمْ إِلَّا بَغْتَةً).بار دیگر مى‏گوید: «چنان از تو سؤال مى‏کنند که گویى تو از زمان وقوع قیامت با خبرى»!(یَسْئَلُونَکَ کَأَنَّکَ حَفِیٌّ عَنْها).

بعد اضافه مى‏کند که در جواب آنها «بگو: این علم تنها نزد خداست ولى بیشتر مردم از این حقیقت آگاهى ندارند»که چنین علمى مخصوص ذات پاک اوست، لذا پى‏درپى از آن مى‏پرسند (قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ اللَّهِ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ).



خانم زینالی :

 

آیه 179 :وقتی سمع وبصروعقل مخلوق هدایت ودعوت خدا رادرک وپذیرش نکنندبدانند جهنم دنیا واخرت برای انهاست

 


آیه 180 : صفات ونامهای خدا راسعی کنیم در خود رشد وشکوفا کنیم که اگر غیر از این باشد اسیب شدیدی خواهیم خورد


 


هدایت برای انسان است وباید به حق هدایت کند

واگر غیر این باشد وپذیرش نباشد همیشه گرفتاریم

 


آیه 180 و 181 : وبواسطه عمل نادرست مجازات خواهیم شد

 

آیه 183 :طرح ونقشه خداحساب شده است ما باورمان نمی شود از کجا خورده ایم

 


آیه 184 : بیم دهنده برای کسی که پذیرش ندارد سنگین است چون سخنانش باب میل او نیست



غرور واستکبار در انسان باعث ندیدن حق می شود وخود بینی چون خود پذیرشی دارد تحمل اعتراض را ندارد وحق را سر گوب می کند واین در تمام جوامع عیان است

 


آیه 185 : زندگی انسانها به نظم زمین واسمان بسته است واگر به امر‌خدا این نظم بهم بخورد پایان زندگی است پس باید هشیار بود


آیه 186 :نداشتن پذیرش حق گمراهی وطغیان به دنبال داردوبعد سرگردانی

 


آیه 187 : با خواست خداست که نظم دنیا بهم بخورد و قیامت اشکار شود وحق را همه احساس کنند ومتوجه طغیانشان در دنیا


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۳/۱۸

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی