170 . صفحه 170
چهاردهم خرداد :
نفیسه :
(آیه 156)- در این آیه دنباله تقاضاى موسى (ع) از پروردگار و تکمیل مسأله توبه که در آیات قبل به آن اشاره شد چنین آمده است.خداوندا! «در این جهان و در سراى دیگر نیکى براى ما مقرر بدار» (وَ اکْتُبْ لَنا فِی هذِهِ الدُّنْیا حَسَنَةً وَ فِی الْآخِرَةِ).سپس دلیل این تقاضا را چنین بیان مىکند: «ما به سوى تو بازگشت کردهایم» (إِنَّا هُدْنا إِلَیْکَ). و از سخنانى که سفیهان ما گفتهاند که شایسته مقام با عظمت تو نبود، پوزش طلبیدهایم.سر انجام خداوند دعاى موسى (ع) را به اجابت مىرساند و توبه او را مىپذیرد، ولى نه بدون قید و شرط، بلکه با شرایطى که در ذیل آیه آمده است، مىگوید:«خداوند فرمود: عذاب و کیفرم را به هر کس بخواهم (و مستحق ببینم) مىرسانم» (قالَ عَذابِی أُصِیبُ بِهِ مَنْ أَشاءُ).سپس اضافه مىکند:«اما رحمت من همه چیز را در برگرفته است» (وَ رَحْمَتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْءٍ).ولى براى این که کسانى خیال نکنند، پذیرش توبه و یا وسعت رحمت پروردگار و عمومیت آن، بىقید و شرط و بدون حساب و کتاب است، در پایان آیه اضافه مىکند:«من به زودى رحمتم را براى (کسانى که سه کار را انجام مىدهند) مىنویسم، آنها که تقوا پیشه مىکنند، و آنها که زکات مىپردازند، و آنها که به آیات ما ایمان مىآورند» (فَسَأَکْتُبُها لِلَّذِینَ یَتَّقُونَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ الَّذِینَ هُمْ بِآیاتِنا یُؤْمِنُونَ).
(آیه 157)- از چنین پیامبرى پیروى کنید: این آیه در حقیقت، مکمل آیه گذشته در باره صفات کسانى است که مشمول رحمت واسعه پروردگار هستند، یعنى پس از ذکر صفات سه گانه تقوا و اداء زکات و ایمان به آیات پروردگار، در این آیه صفات دیگرى به عنوان توضیح براى آنها ذکر مىکند و آن پیروى از پیامبر اسلام صلّى اللّه علیه و آله است، زیرا ایمان به خدا از ایمان به پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و پیروى از مکتبش جدایى ناپذیر است، لذا مىگوید: «کسانى مشمول این رحمت مىشوند که از فرستاده پروردگار پیروى کنند»(الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ).
سپس براى این رسول، شش صفت علاوه بر مقام رسالت بیان مىکند:
1- او «پیامبر خداست» (النَّبِیَّ).«نبى» به کسى گفته مىشود که پیام خدا را بیان مىکند و به او، وحى نازل مىشود- هر چند مأمور به دعوت و تبلیغ نباشد- اما«رسول» کسى است که علاوه بر مقام نبوت، مأمور به دعوت و تبلیغ به سوى آیین خدا و ایستادگى در این مسیر مىباشد.
2- «پیامبرى که درس نخوانده و از میان توده جمعیت برخاسته، از سرزمین مکه امّ القرى» کانون اصلى توحید طلوع کرده است (الْأُمِّیَّ).
3- «پیامبرى که صفات و علامات و نشانهها و دلائل حقانیت او را در (کتب آسمانى پیشین) تورات و انجیل مشاهده مىکنند» (الَّذِی یَجِدُونَهُ مَکْتُوباً عِنْدَهُمْ فِی التَّوْراةِ وَ الْإِنْجِیلِ).
4- پیامبرى که محتواى دعوت او با فرمان عقل کاملا سازگار است «به نیکیها و آنچه خرد آن را مىشناسد و نزدش معروف است، دعوت مىکند، و از بدیها و زشتیها و آنچه نزد خرد ناشناس است، نهى مىنماید» (یَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ).
5- محتواى دعوت او با فطرت سلیم هماهنگ است، «طیبات و آنچه را طبع سلیم مىپسندد، براى آنها حلال مىشمرد، و آنچه خبیث و تنفر آمیز باشد بر آنها تحریم مىکند» (وَ یُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّباتِ وَ یُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبائِثَ).
6- او بسان مدعیان دروغین نبوت و رسالت که هدفشان به زنجیر کشیدن تودههاى مردم و استعمار و استثمار آنهاست، نیست نه تنها بندى بر آنها نمىگذارد، بلکه «بارها را از دوش آنان بر مىدارد، و غل و زنجیرهایى را که بر دست و پا و گردنشان سنگینى مىکرد، مىشکند» (وَ یَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتِی کانَتْ عَلَیْهِمْ).و چون این صفات ششگانه به ضمیمه مقام رسالت که مجموعا هفت صفت مىشود، روى هم رفته نشانه روشن و دلیل آشکارى بر صدق دعوت اوست اضافه مىکند:«پس کسانى که به او ایمان بیاورند و مقامش را بزرگ بشمرند و او را در ابلاغ رسالتش یارى کنند، و از نور آشکارى که با او نازل شده (یعنى قرآن مجید) پیروى کنند، بدون شک چنین افرادى رستگارانند» (فَالَّذِینَ آمَنُوا بِهِ وَ عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِی أُنْزِلَ مَعَهُ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ).
پنج دلیل براى نبوت در یک آیه!
نخست این که او «امّى» بود و درس نخوانده، اما با این حال کتابى آورد که نه تنها سرنوشت مردم حجاز را دگرگون ساخت، بلکه نقطه بازگشت مهمى در تاریخ بشریت بود.
دوم این که: دلایل نبوت او با تعبیرات مختلف در کتب آسمانى پیشین وجود دارد آنچنان که انسان را به حقانیت او مطمئن مىسازد.
سوم این که: محتویات دعوت او با عقل و خرد سازگار است.
چهارم: محتویات دعوت او با طبع سلیم و فطرت هماهنگ است.
پنجم: اگر او از طرف خدا نبود، حتما به خاطر منافع خویش دست به چنین کارى مىزد و در این صورت نه تنها نباید غل و زنجیرها را از مردم بگشاید بلکه باید آنها را همچنان در جهل و بىخبرى نگهدارد تا بهتر بتواند آنها را استثمار کند، در حالى که مىبینیم او زنجیرهاى گران را از دست و پاى بشریت گشود.زنجیر جهل و نادانى از طریق دعوت پىگیر و مستمر به علم و دانش.
زنجیر انواع تبعیضات و زندگى طبقاتى! و زنجیرهاى دیگر، هر یک از اینها به تنهایى دلیلى است بر حقانیت دعوت او و مجموع آنها دلیلى روشنتر.
بشارت ظهور پیامبر در کتب عهدین:
گرچه شواهد قطعى تاریخى و همچنین محتویات کتب مقدسه یهود و نصارى (تورات و انا جیل) نشان مىدهد که اینها کتابهاى آسمانى نازل شده بر موسى و عیسى (ع) نیستند و دست تحریف به سوى آنها دراز شده است بلکه بعضى از میان رفتهاند و آنچه امروز به نام کتب مقدسه در میان آنهاست مخلوطى است از زائیدههاى افکار بشرى و قسمتى از تعلیماتى که بر موسى (ع) و عیسى (ع) نازل گردیده و در دست شاگردان بوده، ولى با این حال در همین کتب تحریف یافته عباراتى دیده مىشود که اشارات قابل ملاحظهاى به ظهور این پیامبر بزرگ دارد.
خداوند آیه مورد بحث را نازل کرد، و رسالت پیامبر صلّى اللّه علیه و آله را به تمام جهانیان با صراحت در ضمن آن شرح داد.نخست به پیامبر صلّى اللّه علیه و آله دستور مىدهد: «بگو: اى مردم! من فرستاده خدا به سوى همه شما هستم» (قُلْ یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُمْ جَمِیعاً).این آیه همانند آیات بسیار دیگرى از قرآن مجید، دلیل روشنى بر جهانى بودن دعوت پیامبر صلّى اللّه علیه و آله است.سپس خدایى را که پیامبر صلّى اللّه علیه و آله به سوى او دعوت مىکند با سه صفت معرفى مىکند: «خداوندى که حکومت آسمانها و زمین از آن اوست» (الَّذِی لَهُ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ).خداوندى که «معبودى شایسته پرستش، جز او وجود ندارد» (لا إِلهَ إِلَّا هُوَ).خداوندى که «زنده مىکند و مىمیراند» و نظام حیات و مرگ به فرمان اوست (یُحیِی وَ یُمِیتُ).
و در پایان از همه مردم جهان دعوت مىکند که«به خدا و فرستاده او پیامبر درس نخوانده و قیام کننده از میان تودههاى جمعیت، ایمان بیاورید» (فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ النَّبِیِّ الْأُمِّیِّ).«پیامبرى که (تنها دیگران را دعوت به این حقایق نمىکند، بلکه در درجه اول خودش به آنچه مىگوید، یعنى) به خدا و سخنان او ایمان دارد» (الَّذِی یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ کَلِماتِهِ).نه تنها آیاتى را که بر خودش نازل شده مىپذیرد، بلکه تمام کتب راستین انبیاء پیشین را نیز مىپذیرد.تمام تاریخ پیامبر صلّى اللّه علیه و آله به این حقیقت گواهى مىدهد، که او بیش از همه به تعلیمات خویش و آیات قرآن پاى بند بود و ایمان داشت.آرى! از چنین پیامبرى باید پیروى کنید، تا نور هدایت در قلب شما بتابد و در مسیر سعادت قرار گیرید، مىفرماید: «و از او پیروى کنید تا هدایت یابید» (وَ اتَّبِعُوهُ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ).اشاره به این که ایمان به تنهایى کافى نیست، بلکه در صورتى مفید خواهد بود که با پیروى عملى تکمیل گردد.
(آیه 159)- در این آیه باز سخن پیرامون بنى اسرائیل و سرنوشت و رویدادهاى تاریخ آنهاست، نخست اشاره به واقعیتى مىکند که شبیه آن را در قرآن بسیار دیدهایم واقعیتى که حکایت از روح حق طلبى قرآن دارد، و آن احترام به موقعیت اقلیتهاى صالح است یعنى: چنان نبود که بنى اسرائیل یکپارچه فاسد و مفسد باشند و این نژاد عموما مردمى گمراه و سرکش معرفى شوند، بلکه در برابر اکثریت مفسده جو، اقلیتى وجود داشتند صالح و ناهماهنگ با کارهاى اکثریت، قرآن براى این اقلیت صالح اهمیت خاصى قائل شده است.مىگوید: «از قوم موسى (ع) گروهى هستند که دعوت به سوى حق مىکنند و حاکم به حق و عدالتند» (وَ مِنْ قَوْمِ مُوسى أُمَّةٌ یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ یَعْدِلُونَ).این آیه ممکن است اشاره به گروه کوچکى باشد که در برابر سامرى و دعوت او تسلیم نشدند و همه جا حامى و طرفدار مکتب موسى (ع) بودند و یا گروههاى صالح دیگرى که بعد از موسى (ع) به روى کار آمدند.
خانم زینالی :
رحمت بدون قید وشرط برای کسی است که تقوا داشته باشد وزکات (از مال خود به امر خدا بگذرد) بدهد
بود پذیرفتند وبه او ایمان اوردند حلالش را حلال وحرامش را حرام دانستندواو را یاری کردند رستگارانند
یومن بالله وکلمته
ایین وشریعتی که خداوند بر پیامبرانش نازل کرده وعمل به انرا واجب کرده وکسانی که انرا انجام دهند در هر زمانی هدایت می شوند