دوازدهم خرداد :
نفیسه :
(آیه 144)- الواح تورات! سر انجام
در آن میعادگاه بزرگ، خداوند، شرایع و قوانین آیین خود را بر موسى (ع) نازل کرد. نخست
به او «فرمود: اى موسى! من تو را با رسالتهاى خویش، و با سخن گفتنم (با تو) بر مردم
برترى دادم و برگزیدم» (قالَ یا مُوسى إِنِّی اصْطَفَیْتُکَ عَلَى النَّاسِ بِرِسالاتِی
وَ بِکَلامِی).اکنون که چنین است «آنچه را به تو دستور دادهام بگیر و در برابر این
همه موهبت از شکرگزاران باش» (فَخُذْ ما آتَیْتُکَ وَ کُنْ مِنَ الشَّاکِرِینَ).هدف
آیه بیان دو امتیاز بزرگ موسى (ع) بر توده مردم است، یکى دریافت رسالات خدا، و دیگرى
گفتگوى با پروردگار که هر دو مقام رهبرى او را در میان امت خویش تثبیت مىکرد.
(آیه 145)- سپس اضافه مىکند که:
«در الواحى که بر موسى (ع) نازل کردیم، از هر موضوعى پند و اندرز کافى و شرح و بیان
مسائل مورد نیاز در امور دین و دنیا و فرد و اجتماع براى او نوشتیم» (وَ کَتَبْنا لَهُ
فِی الْأَلْواحِ مِنْ کُلِّ شَیْءٍ مَوْعِظَةً وَ تَفْصِیلًا لِکُلِّ شَیْءٍ).سپس
به او دستور دادیم که: «با نهایت جدّیّت و قوت اراده این فرمانها را برگیر» (فَخُذْها
بِقُوَّةٍ).«و به قوم خود نیز فرمان ده که به نیکوترین آنها عمل کنند» (وَ أْمُرْ قَوْمَکَ
یَأْخُذُوا بِأَحْسَنِها).و نیز به آنها اخطار کن که مخالفت با این فرمانها و فرار
از زیر بار مسؤولیتها و وظائف، نتیجه دردناکى دارد، و پایانش دوزخ است و «به زودى جایگاه
فاسقان را به شما نشان خواهم داد» (سَأُرِیکُمْ دارَ الْفاسِقِینَ).از تعبیر «مِنْ
کُلِّ شَیْءٍ مَوْعِظَةً» چنین استفاده مىشود که همه مواعظ و اندرزها و مسائل لازم
در الواح موسى (ع) نبود، زیرا در آن زمان به مقدار استعداد مردم، احکام الهى نازل گشت،
ولى هنگامى که مردم جهان به آخرین مرحله از تعلیمات انبیاء رسیدند، آخرین دستور که
شامل همه نیازمندیهاى مادى و معنوى مردم بود بر پیامبر صلّى اللّه علیه و آله نازل
گردید.ظاهر جمله «سَأُرِیکُمْ دارَ الْفاسِقِینَ» (به زودى خانه فاسقان را به شما نشان
مىدهم) این است که منظور از آن، دوزخ مىباشد، که قرارگاه کسانى است که از اطاعت فرمان
خدا و انجام وظائف خویش خارج شدهاند.
(آیه 146)- سرنوشت متکبران- بحثى که
از این آیه و آیه بعد آمده است در حقیقت یک نوع نتیجه گیرى از آیات گذشته در زمینه
سرنوشت فرعون و فرعونیان و سرکشان بنى اسرائیل است، نخست مىفرماید: «به زودى کسانى
را که در زمین، به غیر حق تکبر ورزیدند از آیات خود، منصرف مىسازیم» (سَأَصْرِفُ عَنْ
آیاتِیَ الَّذِینَ یَتَکَبَّرُونَ فِی الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ).سپس به سه قسمت
از صفات این گونه افراد «متکبر و سرکش» و چگونگى «سلب توفیق حق پذیرى» از آنها اشاره
کرده، مىفرماید:«و آنها اگر تمام آیات و نشانههاى الهى را ببینند، ایمان نمىآورند»!
(وَ إِنْ یَرَوْا کُلَّ آیَةٍ لا یُؤْمِنُوا بِها).«و نیز اگر راه راست و طریق درست
را مشاهده کنند، انتخاب نخواهند کرد» (وَ إِنْ یَرَوْا سَبِیلَ الرُّشْدِ لا یَتَّخِذُوهُ
سَبِیلًا).و به عکس «اگر راه منحرف و نادرست را ببینند، آن را راه خود انتخاب مىکنند»
(وَ إِنْ یَرَوْا سَبِیلَ الغَیِّ یَتَّخِذُوهُ سَبِیلًا).بعد از ذکر این صفات سه گانه
که همگى حکایت از انعطاف ناپذیریشان در برابر حق مىباشد، اشاره به دلیل آن کرده، مىگوید:
«اینها همه به خاطر آن است که آیات ما را تکذیب کردند و از آن غافل بودند» (ذلِکَ بِأَنَّهُمْ
کَذَّبُوا بِآیاتِنا وَ کانُوا عَنْها غافِلِینَ).
(آیه 147)- این آیه کیفر چنین اشخاصى
را بیان کرده، مىگوید: «آنها که آیات ما را تکذیب کنند و لقاى رستاخیز را منکر شوند
اعمالشان بکلى حبط و نابود مىگردد» (وَ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا وَ لِقاءِ الْآخِرَةِ
حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ).و در پایان آیه چنین اضافه مىکند: این سرنوشت براى آنها، جنبه
انتقامى ندارد، این نتیجه اعمال خود آنهاست، بلکه عین اعمال آنهاست که در برابرشان
مجسم شده، «آیا آنها جز اعمالى را که انجام مىدادند، جزا داده مىشوند»؟ (هَلْ یُجْزَوْنَ
إِلَّا ما کانُوا یَعْمَلُونَ).این آیه یکى دیگر از آیاتى است که دلیل بر تجسم اعمال،
و حضور خود اعمال نیک و بد در قیامت مىباشد.
آیه 148)- آغاز گوساله پرستى یهود:
در این آیات، یکى از حوادث اسفناک و در عین حال تعجب آورى بود که بعد از رفتن موسى
(ع) به میقات در میان بنى اسرائیل رخ داد، بازگو شده است و آن جریان گوساله پرستى آنهاست
که به دست شخصى به نام «سامرى» و با استفاده از زیورآلات بنى اسرائیل، انجام گرفت.
نخست چنین مىگوید:«قوم موسى
(ع) بعد از رفتن او به میقات، از زینت آلات خود گوسالهاى که تنها جسد بىجانى بود
با صداى مخصوص گاو براى خود انتخاب کردند» (وَ اتَّخَذَ قَوْمُ مُوسى مِنْ بَعْدِهِ
مِنْ حُلِیِّهِمْ عِجْلًا جَسَداً لَهُ خُوارٌ).سپس قرآن به عنوان سرزنش آنها مىگوید:
«آیا آنها نمىدیدند که (آن گوساله) با آنان سخن نمىگوید و به راه راست راهنمائیشان
نمىکند؟! (أَ لَمْ یَرَوْا أَنَّهُ لا یُکَلِّمُهُمْ وَ لا یَهْدِیهِمْ سَبِیلًا).یعنى،
یک معبود واقعى حداقل باید نیک و بد را بفهمد و توانایى بر راهنمایى و هدایت پیروان
خود داشته باشد، با عبادت کنندگان خویش، سخن بگوید و آنها را به راه راست هدایت کند
و طریقه عبادت را به آنها بیاموزد.آنها در حقیقت به خودشان ظلم و ستم کردند، لذا در
پایان آیه مىفرماید:«گوساله را معبود خود انتخاب کردند و ظالم و ستمگر بودند» (اتَّخَذُوهُ
وَ کانُوا ظالِمِینَ)
(آیه 149)- ولى با مراجعت موسى، بنى
اسرائیل به اشتباه خود پى بردند «و هنگامى که حقیقت به دستشان افتاد، و دیدند گمراه
شدند گفتند: اگر پروردگار ما به ما رحم نکند و ما را نبخشد بطور مسلم از زیانکاران
خواهیم بود» (وَ لَمَّا سُقِطَ فِی أَیْدِیهِمْ وَ رَأَوْا أَنَّهُمْ قَدْ ضَلُّوا
قالُوا لَئِنْ لَمْ یَرْحَمْنا رَبُّنا وَ یَغْفِرْ لَنا لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِینَ).چگونه
گوساله طلایى صدا کرد؟ جمعى از مفسران معتقدند که سامرى با اطلاعاتى که داشت، لولههاى
مخصوصى در درون سینه گوساله طلایى کار گذاشته بود که هواى فشرده از آن خارج مىشد و
از دهان گوساله، صدایى شبیه صداى گاو بیرون مىآمد!
اعظم :
ایه 144 : امتیاز
پیامبران بر مردم رسالتی است که خداوند به خاطر شایتگیشان به آنها داده و در مورد حضرت
موسی بی واطه سخن گفتن خداوند با اوست
آیه 145 : در میان
چند راه و برنامه، باید بهترین روش را انتخاب و با بهترین توان انجام داد. «بأحسنها»
ایه 146 : این آیه
برا یمن جالب بود ... متکبران رنوشت شومی در همین دنیا دارند ... از انان سلب توفیق
میشه و کلا به راه هدایت نمیان ... به نظر من از اونجایی که روح خیلی از عبادات
"تسلیم" هستش و "خضوع" در مقابل اوامر الهی ... برای آدمی که خوی
تکبر در وجودش هست این غیر ممکنه که بپذیره این خصوصیت را ... در سوره بقره و چندجای
دیگه از قرآن دیدیم که خداوند با امتحاناتی ( صید روز شنبه و صاعقه و ... ) این خصوصیت
پنهان قوم یهود رو بهشون نشون داد ... ما هم با ابتلائاتی که دچارش می شیم در همین
سوره هم خوندیم از سختیها و رنجها و خوشیها و راحتیها و در همه اونها دت قدرت خداوند
رو دیدنیا ندیدن درجه این روحیه تکبر رو در خودمون می تونیم اندازه بگیریم و خودخواهی
های پنهان و آشکار ما به هر میزان که هت به همون قدر از حقیقت پذیری و بندگی دورترمون
می کنه
آیه 147 : تکذیب آیات
خداوند و روز معاد سبب حبط اعمال یعنی از بین رفتن آثار کار خوب آدمها می شه
ایه 147 : خیلی جالبه
از میان همه خصوصیاتی که گوساله سامری داشت این دو خصوصیت که "لا یکلمهم
" و " لایهدیهم " به اینها شاره میشه ... معبود باید بتونه قابلیت هدایت
داشته باشه و این چیز هستش که هیچ بتی نداره
آیه 148 : یهود دارای
خصوصیتی بودن که خیلی وقتها همون باعث گمراهی و تباهیشون شد و اون هم خاصیت "مادیگری"
اونا بود .. این خصوصیت رو بارها دیدیم تقاضای داشتن بت (خدای جسمانی) مشاهده خداوند
و .... این خصوصیت مادی گرایی اونا بهانه ای داد به دست سامری و گوساله سامری و انحراف
یهود رو پایه گذاری کرد .... دقت کنیم این خصوصیت مادیگرایی الان به شدت در حال تبلیغه
... بت کردن "علم " و "عقل مادی" در دوران ما خیلی وقتها به همین
تثبیت مادیگرایی در وجود ما ختم میشه .... همه چی رو ببینیم همه چی رو آزمایش کنیم
و ..... اون چیزی رو که همین دیده ظاهر می بینه قبول کنیم و ..... من رد این تفکر و
تلاشهایی برای تثبیت این مادیگرایی که نهایتش کفر و دور زدن ایمان هستش رو در بعضی
اسباب بازیها و حتی نوع تربیت کودکی که تبلیغ میشه دیدم .... خیلی باید مراقب باشیم
آیه 149 :
1-برخى انسانها
تا نتیجهى عملکرد خود را نبینند، متوجّه خطاى خود نمىشوند. «لمّا سُقِط...»
2- حتّى
با سابقه گوساله پرستى، از رحمت خدا مأیوس نباشیم. «لئن لمیرحمنا ربّنا»
3- انسان،
بدون رحمت و مغفرت الهى در زیان است. «الخاسرین