168 . صفحه 168
دوازدهم خرداد :
نفیسه :
(آیه 144)- الواح تورات! سر انجام در آن میعادگاه بزرگ، خداوند، شرایع و قوانین آیین خود را بر موسى (ع) نازل کرد. نخست به او «فرمود: اى موسى! من تو را با رسالتهاى خویش، و با سخن گفتنم (با تو) بر مردم برترى دادم و برگزیدم» (قالَ یا مُوسى إِنِّی اصْطَفَیْتُکَ عَلَى النَّاسِ بِرِسالاتِی وَ بِکَلامِی).اکنون که چنین است «آنچه را به تو دستور دادهام بگیر و در برابر این همه موهبت از شکرگزاران باش» (فَخُذْ ما آتَیْتُکَ وَ کُنْ مِنَ الشَّاکِرِینَ).هدف آیه بیان دو امتیاز بزرگ موسى (ع) بر توده مردم است، یکى دریافت رسالات خدا، و دیگرى گفتگوى با پروردگار که هر دو مقام رهبرى او را در میان امت خویش تثبیت مىکرد.
(آیه 145)- سپس اضافه مىکند که: «در الواحى که بر موسى (ع) نازل کردیم، از هر موضوعى پند و اندرز کافى و شرح و بیان مسائل مورد نیاز در امور دین و دنیا و فرد و اجتماع براى او نوشتیم» (وَ کَتَبْنا لَهُ فِی الْأَلْواحِ مِنْ کُلِّ شَیْءٍ مَوْعِظَةً وَ تَفْصِیلًا لِکُلِّ شَیْءٍ).سپس به او دستور دادیم که: «با نهایت جدّیّت و قوت اراده این فرمانها را برگیر» (فَخُذْها بِقُوَّةٍ).«و به قوم خود نیز فرمان ده که به نیکوترین آنها عمل کنند» (وَ أْمُرْ قَوْمَکَ یَأْخُذُوا بِأَحْسَنِها).و نیز به آنها اخطار کن که مخالفت با این فرمانها و فرار از زیر بار مسؤولیتها و وظائف، نتیجه دردناکى دارد، و پایانش دوزخ است و «به زودى جایگاه فاسقان را به شما نشان خواهم داد» (سَأُرِیکُمْ دارَ الْفاسِقِینَ).از تعبیر «مِنْ کُلِّ شَیْءٍ مَوْعِظَةً» چنین استفاده مىشود که همه مواعظ و اندرزها و مسائل لازم در الواح موسى (ع) نبود، زیرا در آن زمان به مقدار استعداد مردم، احکام الهى نازل گشت، ولى هنگامى که مردم جهان به آخرین مرحله از تعلیمات انبیاء رسیدند، آخرین دستور که شامل همه نیازمندیهاى مادى و معنوى مردم بود بر پیامبر صلّى اللّه علیه و آله نازل گردید.ظاهر جمله «سَأُرِیکُمْ دارَ الْفاسِقِینَ» (به زودى خانه فاسقان را به شما نشان مىدهم) این است که منظور از آن، دوزخ مىباشد، که قرارگاه کسانى است که از اطاعت فرمان خدا و انجام وظائف خویش خارج شدهاند.
آیه 148)- آغاز گوساله پرستى یهود: در این آیات، یکى از حوادث اسفناک و در عین حال تعجب آورى بود که بعد از رفتن موسى (ع) به میقات در میان بنى اسرائیل رخ داد، بازگو شده است و آن جریان گوساله پرستى آنهاست که به دست شخصى به نام «سامرى» و با استفاده از زیورآلات بنى اسرائیل، انجام گرفت.
نخست چنین مىگوید:«قوم موسى (ع) بعد از رفتن او به میقات، از زینت آلات خود گوسالهاى که تنها جسد بىجانى بود با صداى مخصوص گاو براى خود انتخاب کردند» (وَ اتَّخَذَ قَوْمُ مُوسى مِنْ بَعْدِهِ مِنْ حُلِیِّهِمْ عِجْلًا جَسَداً لَهُ خُوارٌ).سپس قرآن به عنوان سرزنش آنها مىگوید: «آیا آنها نمىدیدند که (آن گوساله) با آنان سخن نمىگوید و به راه راست راهنمائیشان نمىکند؟! (أَ لَمْ یَرَوْا أَنَّهُ لا یُکَلِّمُهُمْ وَ لا یَهْدِیهِمْ سَبِیلًا).یعنى، یک معبود واقعى حداقل باید نیک و بد را بفهمد و توانایى بر راهنمایى و هدایت پیروان خود داشته باشد، با عبادت کنندگان خویش، سخن بگوید و آنها را به راه راست هدایت کند و طریقه عبادت را به آنها بیاموزد.آنها در حقیقت به خودشان ظلم و ستم کردند، لذا در پایان آیه مىفرماید:«گوساله را معبود خود انتخاب کردند و ظالم و ستمگر بودند» (اتَّخَذُوهُ وَ کانُوا ظالِمِینَ)
اعظم :
ایه 146 : این آیه برا یمن جالب بود ... متکبران رنوشت شومی در همین دنیا دارند ... از انان سلب توفیق میشه و کلا به راه هدایت نمیان ... به نظر من از اونجایی که روح خیلی از عبادات "تسلیم" هستش و "خضوع" در مقابل اوامر الهی ... برای آدمی که خوی تکبر در وجودش هست این غیر ممکنه که بپذیره این خصوصیت را ... در سوره بقره و چندجای دیگه از قرآن دیدیم که خداوند با امتحاناتی ( صید روز شنبه و صاعقه و ... ) این خصوصیت پنهان قوم یهود رو بهشون نشون داد ... ما هم با ابتلائاتی که دچارش می شیم در همین سوره هم خوندیم از سختیها و رنجها و خوشیها و راحتیها و در همه اونها دت قدرت خداوند رو دیدنیا ندیدن درجه این روحیه تکبر رو در خودمون می تونیم اندازه بگیریم و خودخواهی های پنهان و آشکار ما به هر میزان که هت به همون قدر از حقیقت پذیری و بندگی دورترمون می کنه
1-برخى انسانها تا نتیجهى عملکرد خود را نبینند، متوجّه خطاى خود نمىشوند. «لمّا سُقِط...»
2- حتّى با سابقه گوساله پرستى، از رحمت خدا مأیوس نباشیم. «لئن لمیرحمنا ربّنا»
3- انسان، بدون رحمت و مغفرت الهى در زیان است. «الخاسرین