166 . صفحه 166
نفیسه :
(آیه 131)-در آیه قبل گفته شد خداوند برای متنبه ومتذکر ساختن آل فرعون آنها را دچار قحطی وخشکسالی نمود اما آنهابه جاى اینکه از این درسهاى الهى پند بگیرند، و از خواب خرگوشى بیدار شوند، از این موقعیت سوء استفاده کرده و جریان حوادث را به میل خود تفسیر مىکردند، «پس هنگامى که نیکى به آنها مىرسید (و اوضاع بر وفق مراد آنها بود، و در آرامش و راحتى بودند) مىگفتند: این وضع به خاطر لیاقت ماست!» در حقیقت شایسته چنین موقعیتى بودهایم (فَإِذا جاءَتْهُمُ الْحَسَنَةُ قالُوا لَنا هذِهِ).«اما هنگامى که گرفتار بدى و بلا مىشدند (فورا به موسى و کسانى که با او بودند، مىبستند و) مىگفتند: این از شرّ قدم موسى و کسان اوست» (وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ یَطَّیَّرُوا بِمُوسى وَ مَنْ مَعَهُ).ولى قرآن در پاسخ آنها مىگوید: «بدانید که سر چشمه شومیها و ناراحتیهایى که دامان آنها را مىگرفت، نزد پروردگار است (خدا مىخواسته است که آنها را گرفتار نتیجه شوم اعمالشان بکند) ولى اکثر آنها نمىدانند» (أَلا إِنَّما طائِرُهُمْ عِنْدَ اللَّهِ وَ لکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لا یَعْلَمُونَ).شاید همیشه در میان انسانها و اقوام مختلف، فال نیک و بد رواج داشته است، این دو گرچه اثر طبیعى ندارند، ولى بدون تردید اثر روانى مىتوانند داشته باشند، فال نیک غالبا مایه امیدوارى و حرکت است ولى فال بد موجب یأس و نومیدى و سستى و ناتوانى است.شاید به خاطر همین موضع است که در روایات اسلامى از فال نیک نهى نشده، اما فال بد به شدت محکوم گردیده است.
(آیه 133)- ولى از آنجا که خداوند بدون اتمام حجت کافى، هیچ جمعیتى را کیفر نمىدهد در این آیه مىفرماید که ما چندین بلا بر آنها نازل کردیم شاید بیدار شوند، نخست «توفان را بر آنها فرستادیم» (فَأَرْسَلْنا عَلَیْهِمُ الطُّوفانَ).سپس «ملخ را» بر زراعتها و درختان آنها، مسلط ساختیم (وَ الْجَرادَ).هر بار که بلایى فرا مىرسید، دست به دامن موسى مىزدند، تا از خدا بخواهد رفع بلا کند، بعد از طوفان و ملخ خوارگى نیز همین تقاضا را کردند، و موسى (ع) پذیرفت و بلا برطرف شد، ولى باز دست از لجاجت خویش برنداشتند، بار سوم «قمّل را» را بر آنها مسلط ساختیم (وَ الْقُمَّلَ).«الْقُمَّلَ» یک نوع آفت نباتى بود که به غلات آنها افتاد، و همه را فاسد کرد.هنگامى که امواج این بلا فرو نشست و باز ایمان نیاوردند، بار دیگر خداوند، «نسل قورباغه را» آنچنان افزایش داد که به صورت یک بلا زندگى آنها را فرا گرفت (وَ الضَّفادِعَ). ولى باز در برابر حق زانو نزدند و تسلیم نشدند.در این هنگام خداوند «خون را» بر آنها مسلط ساخت (وَ الدَّمَ).و در پایان مىفرماید:«این آیات و معجزات آشکار و نشانههاى حقانیت موسى که از هم جدا بودند را به آنها نشان دادیم، اما آنها در برابر آن تکبر ورزیدند و از قبول حق سر باز زدند و جمعیت مجرم و گنهکارى بودند» (آیاتٍ مُفَصَّلاتٍ فَاسْتَکْبَرُوا وَ کانُوا قَوْماً مُجْرِمِینَ).
(آیه 134)- پیمان شکنیهاى مکرّر! در این آیه واکنش فرعونیان در برابر بلاهاى آموزنده و بیدار کننده پروردگار بیان شده است.نخست مىخوانیم:«هنگامى که بلا بر آنها مسلط مىشد، مىگفتند:اى موسى، براى ما از خدایت بخواه تا به عهدى که با تو کرده است وفا کند، و دعایت را در حق ما مستجاب نماید» (وَ لَمَّا وَقَعَ عَلَیْهِمُ الرِّجْزُ قالُوا یا مُوسَى ادْعُ لَنا رَبَّک بِما عَهِدَ عِنْدَکَ).«اگر تو این بلا را از ما برطرف سازى، سوگند یاد مىکنیم که قطعا هم خودمان به تو ایمان خواهیم آورد و هم بنى اسرائیل را آزاد ساخته و با تو مىفرستیم» (لَئِنْ کَشَفْتَ عَنَّا الرِّجْزَ لَنُؤْمِنَنَّ لَکَ وَ لَنُرْسِلَنَّ مَعَکَ بَنِی إِسْرائِیلَ).
(آیه
135)- در این آیه اشاره به پیمان شکنى آنها کرده، مىگوید:«پس هنگامى که بلا را پس
از مدت تعیین شدهاى، که به آن مىرسیدند، از آنها برمىداشتیم، پیمان خود را مىشکستند»
نه خودشان ایمان مىآوردند و نه بنى اسرائیل را از زنجیر اسارت رها مىساختند (فَلَمَّا
کَشَفْنا عَنْهُمُ الرِّجْزَ إِلى أَجَلٍ هُمْ بالِغُوهُ إِذا هُمْ یَنْکُثُونَ).جمله
«إِلى أَجَلٍ» اشاره به این است که موسى، مىگفت در فلان وقت، این بلا برطرف خواهد
شد، براى این که کاملا روشن شود این دگرگونى تصادفى نبوده.
(آیه 136)- این آیه، سر انجام این همه خیره سرى و سرکشى و پیمان شکنى را در دو جمله کوتاه بیان مىکند، نخست به صورت سر بسته مىگوید: «پس ما از آنها انتقام گرفتیم» (فَانْتَقَمْنا مِنْهُمْ).سپس این انتقام را شرح مىدهد و مىگوید:«آنها را در دریا غرق کردیم زیرا آنها آیات ما را تکذیب کردند، و از آن غافل بودند» (فَأَغْرَقْناهُمْ فِی الْیَمِّ بِأَنَّهُمْ کَذَّبُوا بِآیاتِنا وَ کانُوا عَنْها غافِلِینَ).منظور از انتقام الهى آن است که خداوند جمعیت فاسد و غیر قابل اصلاح را که در نظام آفرینش حق حیات ندارند، نابود سازد.
خانم زینالی :
آیه 133 : طاغوتیان نعمت ها را از لیاقت خود می دانند و. اسیب ها را ازطرف خدا و پیامبروایمان اوردگان می دانند خود را به نادانی می زنند
در ایمان نیاوردنشان جدی هستند چون اگر پذیرش داشته باشند قدرت ومالشان ارزش خود را از دست می دهند
تکبرشان انقدر زیاد است که عذاب های گوناگون هم انها را ادم نمی کند وبیدار نمی شوند
آیه 135 : از روی اجباراز پیامبر خواستند
که عذاب را از انان دور کند تا ایمان بیاورند
قورباغه ها اینقدر زیاد بودند که در لباس وغذا وبستر وخلاصه همه چیز پر بود
یارود نیل ونهر ها برای فرعونیان خون شد
آیه 136 : در خواستشان ظاهری بود نه از روی ایمان برای همین بعد از رفع عذاب پیمان شکستند
خداوند قادر جواب سرکشی انها را با غرق شدنشان ونابودی قوم داد
قران کتاب قدیم نیست باید با جامعه حال مطا بقت کرد وحق را تشخیص داد ودنباله رو حق بود انشا الله