قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ
مشخصات بلاگ
قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا (30 فرقان )
و پیامبر گفت پروردگارا قوم من این قرآن را رها کردند

در تاریخ 93/09/27 تصمیم گرفتیم با گروهی از دوستان روزانه یه صفحه قرآن بخونیم
و هر کس توی هر صفحه ای نکته ای براش جالب بود ، یا چیزی در موردش می دونست ، یا تفسیری در مورد اون صفحه خونده بود رو با یقیه به اشتراک بذاره
اینجا رو هم بنا کردیم برای اینکه اگه خواستیم یه روزی مروری به مطالب بکنیم برامون ساده تر باشه
و یا اگه دوستی وسطای راه بهمون پیوست بتونه مطالب قبلی رو مرور کنه
شایدم یه زمانی بچه هامون خواستن بدونن فهم مادراشون از قرآن چه جوری بوده
هر چند امیدواریم که به زودی حضرت مهدی علیه السلام ظهور کنن و ما و بچه هامون قرآن رو همونجور بفهمیم که باید
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

آخرین مطالب
دوشنبه, ۴ خرداد ۱۳۹۴، ۰۸:۲۵ ق.ظ

160 . صفحه 160


چهارم خرداد :


نفیسه :


 (آیه 74)- صالح پیامبر در ادامه آیه قبل به قومش می گوید: «به خاطر داشته باشید که خداوند شما را جانشینان در روى زمین بعد از قوم عاد قرار داد، و در آن مستقر ساخت» (وَ اذْکُرُوا إِذْ جَعَلَکُمْ خُلَفاءَ مِنْ بَعْدِ عادٍ وَ بَوَّأَکُمْ فِی الْأَرْضِ).یعنى از یک سو نعمتهاى فراوان الهى را فراموش نکنید و از سوى دیگر توجه داشته باشید که پیش از شما اقوام طغیانگرى مانند قوم عاد بودند که بر اثر مخالفتهایشان به عذاب الهى گرفتار شدند و نابود گردیدند.سپس روى بعضى از نعمتها و امکانات خداداد قوم ثمود تکیه کرده، مى‏گوید: شما در سرزمینى زندگى دارید که هم دشتهاى مسطح با خاکهاى مساعد و آماده که «در دشتهایش قصرها براى خود بنا مى‏کنید و در کوهها براى خود خانه‏ها مى‏تراشید»(تَتَّخِذُونَ مِنْ سُهُولِها قُصُوراً وَ تَنْحِتُونَ الْجِبالَ بُیُوتاً).و در پایان آیه مى‏گوید: «این همه نعمتهاى فراوان خدا را یادآور شوید و در زمین فساد نکنید و کفران نعمت ننمایید» (فَاذْکُرُوا آلاءَ اللَّهِ وَ لا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ).



(آیه 75)- باز ملاحظه مى‏کنیم که جمعیت اشراف و ثروتمندان خوش ظاهر و بد باطن سر رشته مخالفت با این پیامبر بزرگ الهى را به دست گرفتند و همان طور که قرآن مى‏گوید:«این جمعیت اشرافى و متکبر از قوم صالح به افرادى از مستضعفان که ایمان آورده بودند گفتند:آیا به راستى شما مى‏دانید که صالح از طرف خداوند براى راهنمایى ما فرستاده شده است» (قالَ الْمَلَأُ الَّذِینَ اسْتَکْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لِلَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا لِمَنْ آمَنَ مِنْهُمْ أَ تَعْلَمُونَ أَنَّ صالِحاً مُرْسَلٌ مِنْ رَبِّهِ).ولى به زودى با پاسخ قاطع آنان که حکایت از تصمیم و اراده قوى مى‏کرد رو برو شدند و این پاسخ را از آنان شنیدند که «گفتند: ما نه تنها مى‏دانیم صالح فرستاده خداست بلکه) ما به آنچه او مأموریت دارد، و دعوت به سوى آن مى‏کند، ایمان آورده‏ایم»(قالُوا إِنَّا بِما أُرْسِلَ بِهِ مُؤْمِنُونَ).

 (آیه 76)- «این مغروران متکبر (دست از کار خود برنداشته و مجددا براى تضعیف روحیه جمعیت مؤمنان) گفتند: ما به آنچه شما ایمان آورده‏اید کافریم»(قالَ الَّذِینَ اسْتَکْبَرُوا إِنَّا بِالَّذِی آمَنْتُمْ بِهِ کافِرُونَ).

 

(آیه 77)- هنگامى که ثروتمندان متکبر و خودخواه از ایجاد تزلزل در پایه‏هاى ایمان توده‏هاى مردم با ایمان مأیوس شدند، و از سوى دیگر مى‏دیدند با وجود «ناقه» که معجزه صالح محسوب مى‏شد، سمپاشیهاى آنها به جایى نمى‏رسد، تصمیم به نابود کردن ناقه گرفتند، و قبل از هر چیز «آن را پى کردند و کشتند و از فرمان خدا سر برتافتند» (فَعَقَرُوا النَّاقَةَ وَ عَتَوْا عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ).و به این نیز قناعت نکردند بلکه به سراغ صالح آمدند و صریحا به او «گفتند:

اى صالح! اگر تو فرستاده خدا هستى هر چه زودتر عذاب الهى را به سراغ ما بفرست» (وَ قالُوا یا صالِحُ ائْتِنا بِما تَعِدُنا إِنْ کُنْتَ مِنَ الْمُرْسَلِینَ).این سخن در حقیقت برپا ساختن یک نوع جنگ اعصاب در مقابل صالح و براى تضعیف روحیه «صالح» و مؤمنان بود.

 

(آیه 78)- هنگامى که آنها ستیزه‏جویى و طغیانگرى را به آخر رساندند و آخرین بارقه آمادگى ایمان را در وجود خود خاموش ساختند، مجازات الهى که طبق قانون انتخاب اصلح و از میان بردن موجودات فاسد و مفسد صورت مى‏گیرد به سراغ آنها آمد و «آن چنان زمین لرزه‏اى قصرها و خانه‏هاى مستحکمشان را تکان داد و فرو ریخت (و زندگى پرزرق و برق آنها را در هم کوبید) که صبحگاهان تنها جسم بى‏جان آنها در خانه‏هایشان باقى مانده بود» (فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِی دارِهِمْ جاثِمِینَ).قوم ثمود به چه وسیله نابود شدند؟از آیه فوق استفاده مى‏شود که وسیله نابودى این قوم سرکش، زلزله بود، اما از آیه 13 سوره فصلت بر مى‏آید که صاعقه آنها را نابود کرد، و در آیه 5 سوره حاقه مى‏خوانیم به وسیله یک عامل ویرانگر (طاغیه) از میان رفتند.باید بگوییم این هر سه عامل به یک چیز بازگشت مى‏کنند، یعنى نخست صاعقه تولید مى‏شود و به دنبال آن زمین لرزه به وجود مى‏آید، و اما «طاغیه» به معنى موجودى است که از حد خود تجاوز کند و این هم، با زلزله سازگار است و هم با صاعقه، بنابراین تضادى در میان آیات نیست.

 

 (آیه 79)- در این آیه مى‏گوید: «بعد از این جریان صالح از آنها روى برتافت و به آنها گفت:من حق رسالت پروردگارم را ادا کردم و آنچه گفتنى بود به شما گفتم و از نصیحت و خیرخواهى کوتاهى نکردم، لکن شما خیرخواهان را دوست ندارید»(فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَ قالَ یا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُکُمْ رِسالَةَ رَبِّی وَ نَصَحْتُ لَکُمْ وَ لکِنْ لا تُحِبُّونَ النَّاصِحِینَ).

 

 (آیه 80)- سرنوشت دردناک قوم لوط: قرآن، صحنه عبرت انگیز دیگرى از سرگذشت پیامبران را بازگو مى‏کند و هدف آیات پیشین را تعقیب و تکمیل مى‏نماید، و آن سرگذشت پیامبر بزرگ خدا «لوط» و قوم اوست.نخست مى‏گوید: «به خاطر بیاورید لوط پیامبر را هنگامى که به قوم خود گفت: آیا شما عمل زشت و ننگینى انجام مى‏دهید که احدى از جهانیان تاکنون مرتکب آن نشده است»؟ (وَ لُوطاً إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ أَ تَأْتُونَ الْفاحِشَةَ ما سَبَقَکُمْ بِها مِنْ أَحَدٍ مِنَ الْعالَمِینَ)

 

 (آیه 81)- در این آیه گناهى را که در آیه قبل بطور سر بسته ذکر شده بود، تشریح مى‏کند و مى‏گوید: «شما از روى شهوت به سراغ مردان مى‏روید، و از زنان صرف نظر مى‏کنید» (إِنَّکُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجالَ شَهْوَةً مِنْ دُونِ النِّساءِ).چه انحرافى از این بدتر و بالاتر که وسیله تولید نسل را که آمیزش زن و مرد است و خداوند آن را بطور غریزى در هر انسانى قرار داده، رها کنند، و سراغ «جنس موافق» بروند کارى که اصولا برخلاف فطرت و ساختمان طبیعى جسم و روح انسان و غریزه تحریف نایافته اوست. و در پایان آیه به عنوان تأکید مى‏گوید: «بلکه شما جمعیت اسراف کارید» (بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ). یعنى از حدود الهى قدم بیرون گذارده و در سنگلاخ انحراف و تجاوز از مرز فطرت سرگردان شده‏اید.



خانم زینالی :



ایه۷۴

این ایه نشانگر پیشرفت قوم ثمود است خانههای سنگی وقصرها ورزق فراوان ونعمت زیاد که باید شاکر خداوند باشند و همه چیز را از او بدانند


75

تکبر یکی از عوامل کفر است وایمان زایل میکندویقین به حق را نابود


76

تکبر خصوصیت قوم ثمود است که پذیرش حق را از انها می گیرد


77

بر ضد فرمان خداوند عمل کردن وعناد با پیامبرش وباور نداشتن قدرت خداوند


78

بعداز این که بلایی سرمان می اید متوجه اشتباه خودمان می شویم که چاره ای نیست وکاری از دستمان بر نمی اید


79

اهمیت ندادن به هشدارهاوخیر خواهی ها وخود رای بودن وپذیرش حق نکردن عاقبت خوشی ندارد


80

فساد در هر جامعه ای وجود دارد اگر کفر وتکبر وسر کشی دران جامعه جایگاه داشته باشد


81

عظمت گمراهی یک قوم را می رساندکه در زندگی مقابل درستی ایستاده بودند وخلاف انچه می دانستند عمل می کردند

 

تابع شهوت بودن انسان را از حقیقت زندگی دور می کندونمی گذارد در مدا ر خق بچر هیم

جامعه خود را بشناسیم روی انحرافات جامعه دقت کنیم که دچار ان نشویم وسعی کنیم در از بین بردن ان در حد توان حق را بشناسیم ودر راهش بکوشیم واعراض نکنیم

 

 


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۳/۰۴

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی