قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ
مشخصات بلاگ
قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا (30 فرقان )
و پیامبر گفت پروردگارا قوم من این قرآن را رها کردند

در تاریخ 93/09/27 تصمیم گرفتیم با گروهی از دوستان روزانه یه صفحه قرآن بخونیم
و هر کس توی هر صفحه ای نکته ای براش جالب بود ، یا چیزی در موردش می دونست ، یا تفسیری در مورد اون صفحه خونده بود رو با یقیه به اشتراک بذاره
اینجا رو هم بنا کردیم برای اینکه اگه خواستیم یه روزی مروری به مطالب بکنیم برامون ساده تر باشه
و یا اگه دوستی وسطای راه بهمون پیوست بتونه مطالب قبلی رو مرور کنه
شایدم یه زمانی بچه هامون خواستن بدونن فهم مادراشون از قرآن چه جوری بوده
هر چند امیدواریم که به زودی حضرت مهدی علیه السلام ظهور کنن و ما و بچه هامون قرآن رو همونجور بفهمیم که باید
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

آخرین مطالب
چهارشنبه, ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۷:۵۰ ق.ظ

155 . صفحه 155

 


سی ام اردیبهشت :


نفیسه :



(آیه 38)- درگیرى پیشوایان و پیروان گمراه در دوزخ! در آیات گذشته صحنه‏اى که به هنگام مرگ و بازپرسى فرشتگان قبض ارواح رخ مى‏دهد ترسیم شده بود و در اینجا صحنه برخورد گروههاى اغوا کننده و اغوا شونده را در قیامت شرح مى‏دهد: «در روز رستاخیز خداوند به آنها مى‏گوید در صف گروههاى مشابه خود از جن و انس که پیش از شما بودند، قرار گیرید و در آتش داخل شوید»(قالَ ادْخُلُوا فِی أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِکُمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ فِی النَّارِ).هنگامى که همگى در آتش داخل شدند برخوردشان با هم مسلکهایشان شروع مى‏شود، برخوردى عجیب و عبرت انگیز، «هر دسته‏اى که وارد دوزخ مى‏شوند به دیگرى لعن و نفرین مى‏کند» و او را مسؤول بدبختى خویش مى‏داند (کُلَّما دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَها).مطلب به همین جا پایان نمى‏پذیرد، «هنگامى که همگى با ذلت و خوارى در محیط شرر بار دوزخ قرار مى‏گیرند (شکایت آنها به پیشگاه پروردگار از یکدیگر شروع مى‏شود) نخست فریب خوردگان عرضه مى‏دارند: پروردگارا! این اغواگران بودند که ما را گمراه ساختند، خدایا عذاب و کیفر آنها را مضاعف کن» کیفرى به خاطر گمراهیشان، و کیفرى به خاطر گمراه کردن ما (حَتَّى إِذَا ادَّارَکُوا فِیها جَمِیعاً قالَتْ أُخْراهُمْ لِأُولاهُمْ رَبَّنا هؤُلاءِ أَضَلُّونا فَآتِهِمْ عَذاباً ضِعْفاً مِنَ النَّارِ).ولى عجیب این است که خداوند در پاسخ آنها «مى‏فرماید: براى هر کدام (از شما) عذاب مضاعف است ولى نمى‏دانید!» چرا که پیروان اگر گرد پیشوایان گمراه را نگرفته بودند، قدرتى بر اغواى مردم نداشتند (قالَ لِکُلٍّ ضِعْفٌ وَ لکِنْ لا تَعْلَمُونَ).

 

(آیه 39)- در این آیه پاسخ پیشوایان گمراه را چنین نقل مى‏کند که:«آنها به پیروان خود مى‏گویند شما هیچ تفاوت و برترى بر ما ندارید، (یعنى اگر ما گفتیم شما تأیید کردید و اگر گام برداشتیم کمک نمودید و اگر ستم نمودیم شما یار و مددکار ما بودید) بنابراین شما هم در مقابل اعمالتان عذاب دردناک الهى را بچشید» (قالَتْ أُولاهُمْ لِأُخْراهُمْ فَما کانَ لَکُمْ عَلَیْنا مِنْ فَضْلٍ فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما کُنْتُمْ تَکْسِبُونَ)

 

 (آیه 40)- بار دیگر قرآن به سراغ سرنوشت افراد متکبر و لجوج یعنى آنها که زیر بار آیات پروردگار نمى‏روند و در برابر حق تسلیم نیستند رفته، مى‏گوید:«کسانى که آیات ما را تکذیب کنند و در برابر آن تکبر ورزند درهاى آسمان به روى آنان گشوده نمى‏شود» (إِنَّ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا وَ اسْتَکْبَرُوا عَنْها لا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوابُ السَّماءِ).

در حدیثى از امام باقر علیه السّلام چنین مى‏خوانیم: «اما مؤمنان، اعمال و ارواحشان به سوى آسمانها برده مى‏شود و درهاى آسمان به روى آنها گشوده خواهد شد، اما کافر روح و عملش را بالا مى‏برند تا به آسمان برسد در این هنگام کسى صدا مى‏زند آن را به سوى سجّین (دوزخ) پایین ببرید».سپس اضافه مى‏کند:«آنها وارد بهشت نخواهند شد، تا زمانى که شتر از سوراخ سوزن بگذرد»! (وَ لا یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حَتَّى یَلِجَ الْجَمَلُ فِی سَمِّ الْخِیاطِ).این تعبیر کنایه لطیفى از محال بودن این امر است، که راهى براى ورود افراد بى‏ایمان متکبر در بهشت مطلقا موجود نیست! در پایان آیه براى تأکید و توضیح بیشتر اضافه مى‏کند، «و این چنین گنهکاران را کیفر مى‏دهیم» (وَ کَذلِکَ نَجْزِی الْمُجْرِمِینَ).

 

 (آیه 41)- در این آیه، به قسمتى دیگر از مجازات دردناک آنها اشاره کرده، مى‏گوید: «براى این گونه افراد، بسترهایى از جهنم و آتش سوزان است و روى آنها پوششهایى از همان آتش سوزان قرار دارد» (لَهُمْ مِنْ جَهَنَّمَ مِهادٌ وَ مِنْ فَوْقِهِمْ غَواشٍ).و باز براى تأکید اضافه مى‏کند: «این چنین ظالمان و ستمگران را کیفر مى‏دهیم» (وَ کَذلِکَ نَجْزِی الظَّالِمِینَ).

 

 (آیه 42)- آرامش کامل و سعادت جاویدان! در آیات گذشته بحث از سرنوشت منکران آیات خدا و متکبران و ظالمان بود، در اینجا آینده روشن افراد با ایمان را چنین شرح مى‏دهد: «کسانى که ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند، ...

اهل بهشتند و جاودانه در آن خواهند ماند» (وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ ...

أُولئِکَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِیها خالِدُونَ).ولى در میان این جمله یک جمله معترضه که اشاره به پاسخ بسیارى از سؤالات است بیان کرده، مى‏گوید: «ما هیچ کس را جز به اندازه توانائیش تکلیف نمى‏کنیم» (لا نُکَلِّفُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها).اشاره به این که کسى تصور نکند که قرار گرفتن در صف افراد با ایمان و انجام عمل صالح در دسترس همه کس نیست، زیرا تکالیف پروردگار به اندازه قدرت افراد است.این آیه مانند بسیارى دیگر از آیات قرآن، وسیله نجات و سعادت جاویدان را منحصرا ایمان و عمل شایسته معرفى مى‏کند و به این ترتیب به عقیده خرافى مسیحیان امروز که وسیله نجات را قربانى شدن مسیح در برابر گناهان بشریت مى‏دانند، خط بطلان مى‏کشد، اصرار قرآن روى مسأله ایمان و عمل صالح در آیات مختلف براى کوبیدن این طرز تفکر و مانند آن است.

 

 (آیه 43)- در این آیه به یکى از مهمترین نعمتهایى که خدا به بهشتیان ارزانى مى‏دارد و مایه آرامش روح و جان آنهاست اشاره کرده، مى‏گوید: «کینه‏ها و حسدها و دشمنیها را از دل آنها برمى‏کنیم» (وَ نَزَعْنا ما فِی صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ).در حقیقت یکى از بزرگترین ناراحتیهاى انسانها در زندگى دنیا که سر چشمه پیکارهاى وسیع اجتماعى مى‏شود و علاوه بر خسارتهاى سنگین جانى و مالى آرامش روح را بکلى بر هم مى‏زند، همین «کینه توزى» و «حسد» است.بهشتیان بکلى از بدبختیهاى ناشى از این گونه صفات و عواقب آن برکنارند، آنها با هم در نهایت دوستى و محبت و صفا و صمیمیت و آرامش زندگى مى‏کنند، و همه از وضع خود راضیند.قرآن پس از ذکر این نعمت روحانى، اشاره به نعمت مادى و جسمانى آنها کرده، مى‏گوید: «از زیر قصرهاى آنها نهرهاى آب جریان دارد» (تَجْرِی مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهارُ).سپس رضایت و خشنودى کامل و همه جانبه اهل بهشت را با این جمله منعکس مى‏کند که آنها «مى‏گویند: حمد و سپاس مخصوص خداوندى است که ما را به این همه نعمت رهنمون شد و اگر خدا ما را راهنمایى نمى‏کرد، هرگز، هدایت نمى‏یافتیم» (وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی هَدانا لِهذا وَ ما کُنَّا لِنَهْتَدِیَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّهُ).

این توفیق او بود که دست ما را گرفت و از گذرگاههاى زندگى عبور داد و به سر منزل سعادت رسانید. «مسلما فرستادگان پروردگار ما، حق را آوردند!» آنها راست مى‏گفتند و ما با چشم خود درستى گفتارشان را هم اکنون مى‏بینیم (لَقَدْ جاءَتْ رُسُلُ رَبِّنا بِالْحَقِّ).«در این هنگام ندایى برمى‏خیزد، و این جمله را در گوش جان آنها سر مى‏دهد که این بهشت را به خاطر اعمال پاکتان به ارث بردید» (وَ نُودُوا أَنْ تِلْکُمُ الْجَنَّةُ أُورِثْتُمُوها بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ).

 


خانم زینالی :


کسانی که دروع بر خدامی بندند ودر زندگی خود خدا را بی نقش می دانند ستمکارند

ستمکاران از روی تکبروعناد معبودی جز خدا برای خود انتخاب می کنند که می تواند از هر نوعی باشد حتی خودش که در جهنم فرشتگان به او می گویند از معبودی کمک بگیر وان ها میدانند که جز خدا کسی نمی تواند به آنها کمک کند در جهنم به همدیگر تهمت گمراه کردن می زنند که خداوند می فرماید اگر تابع سر کشان نبودید انها به قدرت نمی رسیدند دیگران را اعوا نمی کردند

 

ایه۳۹و۴۰

مکذبان از لحظه مرگشان درعذاب هستند

وپشوایان در جهنم به انها می گویند شما عذابتان کمتر از ما نیست زیرا می توانستید ما را انتخاب نکنید

لاتفتح لهم ابواب السما ولا ید خلون الجنه

واین در مورد مشرکان جن وانس است



ایه۴۲و۴۳

لا نکلف نفسا الا وسعها

کسانی که مومنند وکارهای درست وخدایی انجام می دهند خداوند به اندازه توانائیش از او انتظار دارد وهمه اهل بهشتند وخداوندبه انها کمک می کند ونکات منفی در انها را از بین می برد

ونزعنا فی صدورهم

صدور دیدباطنی ماست که باید پذیرش داشته باشد ومطلق خدا راصاحب خود بداند ولا غیر

دیدن وشنیدن وپذیرش درونی در این سوره جلوه خاصی دارد

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۲/۳۰

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی