155 . صفحه 155
سی ام اردیبهشت :
نفیسه :
(آیه 38)- درگیرى پیشوایان و پیروان گمراه در دوزخ! در آیات گذشته صحنهاى که به هنگام مرگ و بازپرسى فرشتگان قبض ارواح رخ مىدهد ترسیم شده بود و در اینجا صحنه برخورد گروههاى اغوا کننده و اغوا شونده را در قیامت شرح مىدهد: «در روز رستاخیز خداوند به آنها مىگوید در صف گروههاى مشابه خود از جن و انس که پیش از شما بودند، قرار گیرید و در آتش داخل شوید»(قالَ ادْخُلُوا فِی أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِکُمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ فِی النَّارِ).هنگامى که همگى در آتش داخل شدند برخوردشان با هم مسلکهایشان شروع مىشود، برخوردى عجیب و عبرت انگیز، «هر دستهاى که وارد دوزخ مىشوند به دیگرى لعن و نفرین مىکند» و او را مسؤول بدبختى خویش مىداند (کُلَّما دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَها).مطلب به همین جا پایان نمىپذیرد، «هنگامى که همگى با ذلت و خوارى در محیط شرر بار دوزخ قرار مىگیرند (شکایت آنها به پیشگاه پروردگار از یکدیگر شروع مىشود) نخست فریب خوردگان عرضه مىدارند: پروردگارا! این اغواگران بودند که ما را گمراه ساختند، خدایا عذاب و کیفر آنها را مضاعف کن» کیفرى به خاطر گمراهیشان، و کیفرى به خاطر گمراه کردن ما (حَتَّى إِذَا ادَّارَکُوا فِیها جَمِیعاً قالَتْ أُخْراهُمْ لِأُولاهُمْ رَبَّنا هؤُلاءِ أَضَلُّونا فَآتِهِمْ عَذاباً ضِعْفاً مِنَ النَّارِ).ولى عجیب این است که خداوند در پاسخ آنها «مىفرماید: براى هر کدام (از شما) عذاب مضاعف است ولى نمىدانید!» چرا که پیروان اگر گرد پیشوایان گمراه را نگرفته بودند، قدرتى بر اغواى مردم نداشتند (قالَ لِکُلٍّ ضِعْفٌ وَ لکِنْ لا تَعْلَمُونَ).
(آیه 39)- در این آیه پاسخ پیشوایان گمراه را چنین نقل مىکند که:«آنها به پیروان خود مىگویند شما هیچ تفاوت و برترى بر ما ندارید، (یعنى اگر ما گفتیم شما تأیید کردید و اگر گام برداشتیم کمک نمودید و اگر ستم نمودیم شما یار و مددکار ما بودید) بنابراین شما هم در مقابل اعمالتان عذاب دردناک الهى را بچشید» (قالَتْ أُولاهُمْ لِأُخْراهُمْ فَما کانَ لَکُمْ عَلَیْنا مِنْ فَضْلٍ فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما کُنْتُمْ تَکْسِبُونَ)
(آیه 40)- بار دیگر قرآن به سراغ سرنوشت افراد متکبر و لجوج یعنى آنها که زیر بار آیات پروردگار نمىروند و در برابر حق تسلیم نیستند رفته، مىگوید:«کسانى که آیات ما را تکذیب کنند و در برابر آن تکبر ورزند درهاى آسمان به روى آنان گشوده نمىشود» (إِنَّ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا وَ اسْتَکْبَرُوا عَنْها لا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوابُ السَّماءِ).
در حدیثى از امام باقر علیه السّلام چنین مىخوانیم: «اما مؤمنان، اعمال و ارواحشان به سوى آسمانها برده مىشود و درهاى آسمان به روى آنها گشوده خواهد شد، اما کافر روح و عملش را بالا مىبرند تا به آسمان برسد در این هنگام کسى صدا مىزند آن را به سوى سجّین (دوزخ) پایین ببرید».سپس اضافه مىکند:«آنها وارد بهشت نخواهند شد، تا زمانى که شتر از سوراخ سوزن بگذرد»! (وَ لا یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حَتَّى یَلِجَ الْجَمَلُ فِی سَمِّ الْخِیاطِ).این تعبیر کنایه لطیفى از محال بودن این امر است، که راهى براى ورود افراد بىایمان متکبر در بهشت مطلقا موجود نیست! در پایان آیه براى تأکید و توضیح بیشتر اضافه مىکند، «و این چنین گنهکاران را کیفر مىدهیم» (وَ کَذلِکَ نَجْزِی الْمُجْرِمِینَ).
(آیه 41)- در این آیه، به قسمتى دیگر از مجازات دردناک آنها اشاره کرده، مىگوید: «براى این گونه افراد، بسترهایى از جهنم و آتش سوزان است و روى آنها پوششهایى از همان آتش سوزان قرار دارد» (لَهُمْ مِنْ جَهَنَّمَ مِهادٌ وَ مِنْ فَوْقِهِمْ غَواشٍ).و باز براى تأکید اضافه مىکند: «این چنین ظالمان و ستمگران را کیفر مىدهیم» (وَ کَذلِکَ نَجْزِی الظَّالِمِینَ).
(آیه 42)- آرامش کامل و سعادت جاویدان! در آیات گذشته بحث از سرنوشت منکران آیات خدا و متکبران و ظالمان بود، در اینجا آینده روشن افراد با ایمان را چنین شرح مىدهد: «کسانى که ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند، ...
اهل بهشتند و جاودانه در آن خواهند ماند» (وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ ...
أُولئِکَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِیها خالِدُونَ).ولى در میان این جمله یک جمله معترضه که اشاره به پاسخ بسیارى از سؤالات است بیان کرده، مىگوید: «ما هیچ کس را جز به اندازه توانائیش تکلیف نمىکنیم» (لا نُکَلِّفُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها).اشاره به این که کسى تصور نکند که قرار گرفتن در صف افراد با ایمان و انجام عمل صالح در دسترس همه کس نیست، زیرا تکالیف پروردگار به اندازه قدرت افراد است.این آیه مانند بسیارى دیگر از آیات قرآن، وسیله نجات و سعادت جاویدان را منحصرا ایمان و عمل شایسته معرفى مىکند و به این ترتیب به عقیده خرافى مسیحیان امروز که وسیله نجات را قربانى شدن مسیح در برابر گناهان بشریت مىدانند، خط بطلان مىکشد، اصرار قرآن روى مسأله ایمان و عمل صالح در آیات مختلف براى کوبیدن این طرز تفکر و مانند آن است.
(آیه 43)- در این آیه به یکى از مهمترین نعمتهایى که خدا به بهشتیان ارزانى مىدارد و مایه آرامش روح و جان آنهاست اشاره کرده، مىگوید: «کینهها و حسدها و دشمنیها را از دل آنها برمىکنیم» (وَ نَزَعْنا ما فِی صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ).در حقیقت یکى از بزرگترین ناراحتیهاى انسانها در زندگى دنیا که سر چشمه پیکارهاى وسیع اجتماعى مىشود و علاوه بر خسارتهاى سنگین جانى و مالى آرامش روح را بکلى بر هم مىزند، همین «کینه توزى» و «حسد» است.بهشتیان بکلى از بدبختیهاى ناشى از این گونه صفات و عواقب آن برکنارند، آنها با هم در نهایت دوستى و محبت و صفا و صمیمیت و آرامش زندگى مىکنند، و همه از وضع خود راضیند.قرآن پس از ذکر این نعمت روحانى، اشاره به نعمت مادى و جسمانى آنها کرده، مىگوید: «از زیر قصرهاى آنها نهرهاى آب جریان دارد» (تَجْرِی مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهارُ).سپس رضایت و خشنودى کامل و همه جانبه اهل بهشت را با این جمله منعکس مىکند که آنها «مىگویند: حمد و سپاس مخصوص خداوندى است که ما را به این همه نعمت رهنمون شد و اگر خدا ما را راهنمایى نمىکرد، هرگز، هدایت نمىیافتیم» (وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی هَدانا لِهذا وَ ما کُنَّا لِنَهْتَدِیَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّهُ).
این توفیق او بود که دست ما را گرفت و از گذرگاههاى زندگى عبور داد و به سر منزل سعادت رسانید. «مسلما فرستادگان پروردگار ما، حق را آوردند!» آنها راست مىگفتند و ما با چشم خود درستى گفتارشان را هم اکنون مىبینیم (لَقَدْ جاءَتْ رُسُلُ رَبِّنا بِالْحَقِّ).«در این هنگام ندایى برمىخیزد، و این جمله را در گوش جان آنها سر مىدهد که این بهشت را به خاطر اعمال پاکتان به ارث بردید» (وَ نُودُوا أَنْ تِلْکُمُ الْجَنَّةُ أُورِثْتُمُوها بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ).
خانم زینالی :
کسانی که دروع بر خدامی بندند ودر زندگی خود خدا را بی نقش می دانند ستمکارند
ستمکاران از روی تکبروعناد معبودی جز خدا برای خود انتخاب می کنند که می تواند از هر نوعی باشد حتی خودش که در جهنم فرشتگان به او می گویند از معبودی کمک بگیر وان ها میدانند که جز خدا کسی نمی تواند به آنها کمک کند در جهنم به همدیگر تهمت گمراه کردن می زنند که خداوند می فرماید اگر تابع سر کشان نبودید انها به قدرت نمی رسیدند دیگران را اعوا نمی کردند
ایه۳۹و۴۰
مکذبان از لحظه مرگشان درعذاب هستند
وپشوایان در جهنم به انها می گویند شما عذابتان کمتر از ما نیست زیرا می توانستید ما را انتخاب نکنید
لاتفتح لهم ابواب السما ولا ید خلون الجنه
واین در مورد مشرکان جن وانس است
ایه۴۲و۴۳
لا نکلف نفسا الا وسعها
کسانی که مومنند وکارهای درست وخدایی انجام می دهند خداوند به اندازه توانائیش از او انتظار دارد وهمه اهل بهشتند وخداوندبه انها کمک می کند ونکات منفی در انها را از بین می برد
ونزعنا فی صدورهم
صدور دیدباطنی ماست که باید پذیرش داشته باشد ومطلق خدا راصاحب خود بداند ولا غیر
دیدن وشنیدن وپذیرش درونی در این سوره جلوه خاصی دارد