قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ
مشخصات بلاگ
قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا (30 فرقان )
و پیامبر گفت پروردگارا قوم من این قرآن را رها کردند

در تاریخ 93/09/27 تصمیم گرفتیم با گروهی از دوستان روزانه یه صفحه قرآن بخونیم
و هر کس توی هر صفحه ای نکته ای براش جالب بود ، یا چیزی در موردش می دونست ، یا تفسیری در مورد اون صفحه خونده بود رو با یقیه به اشتراک بذاره
اینجا رو هم بنا کردیم برای اینکه اگه خواستیم یه روزی مروری به مطالب بکنیم برامون ساده تر باشه
و یا اگه دوستی وسطای راه بهمون پیوست بتونه مطالب قبلی رو مرور کنه
شایدم یه زمانی بچه هامون خواستن بدونن فهم مادراشون از قرآن چه جوری بوده
هر چند امیدواریم که به زودی حضرت مهدی علیه السلام ظهور کنن و ما و بچه هامون قرآن رو همونجور بفهمیم که باید
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

آخرین مطالب
چهارشنبه, ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۱:۵۳ ق.ظ

148 . صفحه 148


بیست و سوم اردیبهشت :


نفیسه :



(آیه 147)- از آنجا که لجاجت یهود و مشرکان روشن بوده و امکان داشته پافشارى کنند و پیامبر صلّى اللّه علیه و آله را تکذیب نمایند، در این آیه خداوند به پیامبرش دستور مى‏دهد که «اگر تو را تکذیب کنند به آنها بگو: پروردگارتان رحمت وسیع و پهناورى دارد»(فَإِنْ کَذَّبُوکَ فَقُلْ رَبُّکُمْ ذُو رَحْمَةٍ واسِعَةٍ).و شما را زود مجازات نمى‏کند بلکه مهلت مى‏دهد، شاید از اشتباهات خود برگردید و از کرده خود پشیمان شوید و به سوى خدا باز آیید.ولى اگر از مهلت الهى باز هم سوء استفاده کنید، و به تهمتهاى نارواى خود ادامه دهید، بدانید کیفر خداوند قطعى است، و سر انجام دامان شما را خواهد گرفت، زیرا «مجازات او از جمعیت مجرمان دفع شدنى نیست» (وَ لا یُرَدُّ بَأْسُهُ عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِینَ).این آیه به خوبى عظمت تعلیمات قرآن را روشن مى‏سازد که بعد از شرح این همه خلافکاریهاى یهود و مشرکان، باز آنها را فورا تهدید به عذاب نمى‏کند بلکه نخست با تعبیرهاى آکنده از محبت راه بازگشت را به سوى آنها گشوده، تا تشویق شوند و به سوى حق بازگردند، اما براى این که رحمت پهناور الهى باعث جرأت و جسارت و طغیان آنان نگردد، و دست از لجاجت بردارند در آخرین جمله آنها را تهدید به مجازات قطعى خدا مى‏کند.

 

 (آیه 148)- فرار از مسؤولیت به بهانه «جبر»! به دنبال سخنانى که از مشرکان در آیات سابق گذشت، در این آیه اشاره به پاره‏اى از استدلالات واهى و پاسخ آن شده است، نخست مى‏گوید: «به زودى مشرکان (در پاسخ ایرادات تو در زمینه شرک و تحریم روزیهاى حلال) چنین مى‏گویند که اگر خداوند مى‏خواست نه ما مشرک مى‏شدیم و نه نیاکان ما بت‏پرست بودند، و نه چیزى را تحریم مى‏کردیم»، پس آنچه ما کرده‏ایم و مى‏گوییم همه خواست اوست (سَیَقُولُ الَّذِینَ أَشْرَکُوا لَوْ شاءَ اللَّهُ ما أَشْرَکْنا وَ لا آباؤُنا وَ لا حَرَّمْنا مِنْ شَیْ‏ءٍ).مشرکان مانند بسیارى از گناهکاران مى‏خواستند با استتار تحت عنوان جبر از مسؤولیت خلافکاریهاى خود فرار کنند. در حقیقت آنها مدعى بوده‏اند سکوت خدا در برابر بت‏پرستى و تحریم پاره‏اى از حیوانات، دلیل بر رضایت اوست زیرا اگر راضى نبود مى‏بایست به نوعى ما را از این کار بازدارد.اما قرآن در پاسخ آنها به طرز قاطعى بحث کرده، نخست مى‏گوید: تنها اینها نیستند که چنین دروغهایى را بر خدا مى‏بندند «بلکه جمعى از اقوام گذشته نیز همین دروغها را مى‏گفتند ولى سر انجام گرفتار عواقب سوء اعمالشان شدند و طعم مجازات ما را چشیدند» (کَذلِکَ کَذَّبَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ حَتَّى ذاقُوا بَأْسَنا).آنها در حقیقت با این گفته‏هاى خود، هم دروغ مى‏گفتند و هم انبیاء را تکذیب مى‏کردند، اگر او به این اعمال راضى بود چگونه پیامبران خود را براى دعوت به توحید مى‏فرستاد، اصولا دعوت انبیاء خود مهمترین دلیل براى آزادى اراده و اختیار انسان است.سپس مى‏گوید: «به آنها بگو: آیا راستى دلیل قطعى و مسلّمى بر این ادعا دارید اگر دارید چرا نشان نمى‏دهید» (قُلْ هَلْ عِنْدَکُمْ مِنْ عِلْمٍ فَتُخْرِجُوهُ لَنا).

و سر انجام اضافه مى‏کند که «شما بطور قطع هیچ دلیلى بر این ادعاها ندارید، تنها از پندارها و خیالات خام پیروى مى‏کنید» (إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا تَخْرُصُونَ).

 

 (آیه 149)- در این آیه براى ابطال ادعاى مشرکان دلیل دیگرى ذکر مى‏کند، و مى‏گوید:«بگو خداوند دلایل صحیح و روشن در زمینه توحید و یگانگى خویش و همچنین احکام حلال و حرام اقامه کرده است»هم به وسیله پیامبران خود و هم از طریق عقل، بطورى که هیچ گونه عذرى براى هیچ کس باقى نماند (قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبالِغَةُ).بنابراین، آنها هرگز نمى‏توانند ادعا کنند که خدا با سکوت خویش، عقاید و اعمال ناروایشان را امضا کرده است، و نیز نمى‏توانند ادعا کنند که در اعمالشان مجبورند، زیرا اگر مجبور بودند، اقامه دلیل و فرستادن پیامبران و دعوت و تبلیغ آنان بیهوده بود، اقامه دلیل، دلیل بر آزادى اراده است.و در پایان آیه مى‏فرماید:«خداوند اگر بخواهد، همه شما را از طریق اجبار هدایت خواهد کرد» (فَلَوْ شاءَ لَهَداکُمْ أَجْمَعِینَ).ولى نه چنان ایمانى ارزش خواهد داشت و نه اعمالى که در پرتو آن انجام مى‏گیرد، بلکه فضیلت و تکامل انسان در آن است که راه هدایت و پرهیزکارى را با پاى خود و به اراده و اختیار خویش بپیماید.از امام کاظم علیه السّلام چنین نقل شده است که فرمود:«خداوند بر مردم دو حجت دارد، حجت آشکار و حجت پنهان، حجت آشکار، رسولان و انبیاء و امامانند، و حجت باطنه، عقول و افکارند».

 

 (آیه 150)- در این آیه براى این که بطلان سخنان آنها روشنتر شود، و نیز اصول صحیح قضاوت و داورى رعایت گردد، از آنها دعوت مى‏کند که اگر شهود معتبرى دارند، که خداوند حیوانات و زراعتهایى را که آنها مدّعى تحریم آن هستند ، تحریم کرده، اقامه کنند.لذا مى‏گوید: «اى پیامبر! به آنها بگو: گواهان خود را که گواهى بر تحریم اینها مى‏دهند بیاورید». (قُلْ هَلُمَّ شُهَداءَکُمُ الَّذِینَ یَشْهَدُونَ أَنَّ اللَّهَ حَرَّمَ هذا).سپس اضافه مى‏کند: اگر آنها دسترسى به گواهان معتبرى پیدا نکردند (و قطعا پیدا نمى‏کنند)«و تنها به گواهى و ادعاى خویش قناعت نمودند، تو هرگز با آنها هم صدا نشو و مطابق شهادت و ادعاى آنان گواهى مده» (فَإِنْ شَهِدُوا فَلا تَشْهَدْ مَعَهُمْ).قرائن گواهى مى‏دهد که این احکام ساختگى، صرفا از هوى و هوس و تقلیدهاى کورکورانه سر چشمه گرفته، چه این که هیچ سند و مدرکى از انبیاى الهى و کتب آسمانى بر تحریم این امور ندارند.لذا در جمله بعد مى‏گوید: «از هوى و هوسهاى کسانى که آیات ما را تکذیب کردند و آنها که به آخرت ایمان ندارند و آنها که براى خدا شریک قائل شده‏اند، پیروى مکن» (وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا وَ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَ هُمْ بِرَبِّهِمْ یَعْدِلُونَ).یعنى، بت‏پرستى آنها و انکار قیامت و رستاخیز و خرافات و هوى‏پرستى آنان گواه زنده‏اى است، که این احکام آنان نیز ساختگى است و ادعایشان در مورد تحریم این موضوعات از طرف خدا، بى‏اساس و بى‏ارزش است.

 

(آیه 151)- فرمانهاى دهگانه! پس از نفى احکام ساختگى مشرکان که در آیات قبل گذشت، این آیه و دو آیه بعد اشاره به اصول محرمات در اسلام کرده و گناهان کبیره ردیف اول را ضمن بیان کوتاه و پر مغز و جالبى در ده قسمت بیان مى‏کند، نخست مى‏گوید:«به آنها بگو: بیایید تا آنچه را خدا بر شما تحریم کرده است بخوانم و برشمرم» (قُلْ تَعالَوْا أَتْلُ ما حَرَّمَ رَبُّکُمْ عَلَیْکُمْ).

1- «این که هیچ چیز را شریک و همتاى خدا قرار ندهید» (أَلَّا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً).

2- «نسبت به پدر و مادر نیکى کنید» (وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً).

3- «فرزندان خود را به خاطر تنگدستى و فقر نکشید» (وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَکُمْ مِنْ إِمْلاقٍ).«زیرا روزى شما و آنها همه به دست ماست و ما همه را روزى مى‏دهیم» (نَحْنُ نَرْزُقُکُمْ وَ إِیَّاهُمْ).

4- «به اعمال زشت و قبیح نزدیک نشوید، خواه آشکار باشد، خواه پنهان»(وَ لا تَقْرَبُوا الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ).

یعنى، نه تنها انجام ندهید، بلکه به آن نزدیک هم نشوید.

5- «دست به خون بى‏گناهان نیالایید و نفوسى را که خداوند محترم شمرده و ریختن خون آنها مجاز نیست به قتل نرسانید مگر این که طبق قانون الهى اجازه قتل آنها داده شده باشد» مثل این که قاتل باشند (وَ لا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ). و به دنبال این پنج قسمت براى تأکید بیشتر مى‏فرماید: «اینها امورى است که خداوند به شما توصیه کرده، تا دریابید و از ارتکاب آنها خوددارى نمایید» (ذلِکُمْ وَصَّاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ).



اعظم :

 

ایه 147: رحمت خداوند بر غضبش پیشی داره (ذو رحمه .... باسه )

 

ایه 148: ؤال: این آیه سخن مشرکان را نقل مى‏کند که اگر خدا از شرک ما راضى نیست، چرا ما را از آن باز نمى‏دارد؟ پس شرک ما مورد رضاى خداست! پاسخ: انجام هر کار از هر کسى، از مَدار قدرت خداوند بیرون نیست، لکن اراده و مشیّت خداوند آن است که انسان راه خود را آزادانه انتخاب کند. دولت که آب و برق و گاز را به منزل ما مى‏آورد، این امکانات، دلیل راضى بودن دولت به سوءاستفاده ما نیست. خداوند به انسان عقل و وحى عطا کرده و راه حقّ و باطل را به او نشان داده و او را در انتخاب آزاد گذاشته، ولى اراده و اختیار، نشانه‏ى راضى بودن او به خلاف ما نیست. خداوند، خواهان ایمان اختیارى مردم است نه اجبار آنان به ایمان آوردن. در قرآن بارها آمده است که: اگر خدا مى‏خواست، همه را هدایت مى‏کرد و پیامبر هم حقّ اکراه و اجبار مردم به ایمان را ندارد.

 

ایه 148: قرآن از مخالفان هم تقاضاى حجّت و دلیل مى‏کند. «قل هل عندکم من علم»

 

ایه 148: طرفداران جبر، منطق ندارند و در پى خیالاتند. «ان تتّبعون الاّ الظن» و اگر به جاى علم و یقین، در پى ظن و گمان باشیم، گمراه خواهیم شد. «ان انتم الاّ تخرصون»

 

ایه 148: عقیده به جبر، از توجیهات بى‏اساس منحرفان است. «لو شاء اللَّه ما اشرکنا» شیطان هم که رهبر منحرفان است، گمراهى خود را به خدا نسبت داد و چنین گفت: «ربّ بما أغویتَنى»

 

ایه 149: حجت شما بر علیه خود شما بکارمی رود، پس فقط حجت خداست که بالغ است و حجتهای شما راباطل می کندوهیچ حجتی برای شما بخاطر شرک و افترائتان وجود ندارد و اگر خدامی خواست شما را هدایت می کرد ،یعنی شما را مجبور به ایمان و ترک شرک وتحریم حلائل می نمود، ولیکن خداوند بر اساس مشیت بالغه اش بندگان خود رامجبور به ایمان نمی کند، بلکه به اذن تکوینی ، آنها را مختار گذاشته وبر انجام یاترک فعل قدرت بخشیده است واین همان اختیار است که اساس تکلیف و امر ونهی و وعد و وعید می باشد.

 

ایه 150: اسلام، دین منطق و برهان است و از مخالفان خود گواه طلبیده و آنان را به مجادله‏ى نیکو دعوت مى‏کند. «قل هلمّ شهداءکم»

 

ایه 150: مشرکین، خداوند را خالق مى‏دانند لکن در تدبیر و مدیریّت امور هستى براى او شریک قائلند. «و هم بربّهم یعدلون»

 

ایه 151: شرک راجلوتر از سایر گناهان ذکر کرده به جهت این است که شرک ظلم عظیمی است که با ارتکاب آن هیچ امیدی به مغفرت خداوند نیست وهمه معاصی به آن منتهی می شود(ان الله لا یغفر ان یشرک به و یغفر ما دون ذلک لمن یشاء)

 

ایه 151: به عنوان تالی تلو توحید،مسأله احسان به پدر ومادر را مطرح می کند ودر چندین مورد خداوند احسان به پدر و مادر را قرین مسأله توحید قرار داده است ، من جمله در آیه 23 سوره اسراء و آیه 14 سوره لقمان و نیز همین آیه مورد بحث ، و این بهترین دلیل است که بعد از شرک به خدای متعال ، بزرگترین گناه عاق والدین شدن و ترک احسان به آنهاست و اعتبار عقلی نیز این معنا راتأییدمی کند،چون بقای جامعه انسانی درگرومحبت ارحام و روابط خانوادگی است .

 

ایه 151: فرزندکشى و سقط جنین از ترس فقر، عملى جاهلانه است، اگر خدا ضامن روزى است، چه ترسى از فقر؟ «نحن نرزقکم»

 

      ایه 151: برخى از گناهان چنان خطرناک است که نزدیک آنها هم نباید رفت. «لاتقربوا»

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۲/۲۳

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی