قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ
مشخصات بلاگ
قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا (30 فرقان )
و پیامبر گفت پروردگارا قوم من این قرآن را رها کردند

در تاریخ 93/09/27 تصمیم گرفتیم با گروهی از دوستان روزانه یه صفحه قرآن بخونیم
و هر کس توی هر صفحه ای نکته ای براش جالب بود ، یا چیزی در موردش می دونست ، یا تفسیری در مورد اون صفحه خونده بود رو با یقیه به اشتراک بذاره
اینجا رو هم بنا کردیم برای اینکه اگه خواستیم یه روزی مروری به مطالب بکنیم برامون ساده تر باشه
و یا اگه دوستی وسطای راه بهمون پیوست بتونه مطالب قبلی رو مرور کنه
شایدم یه زمانی بچه هامون خواستن بدونن فهم مادراشون از قرآن چه جوری بوده
هر چند امیدواریم که به زودی حضرت مهدی علیه السلام ظهور کنن و ما و بچه هامون قرآن رو همونجور بفهمیم که باید
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

آخرین مطالب
پنجشنبه, ۱۴ اسفند ۱۳۹۳، ۰۶:۵۶ ق.ظ

79 . صفحه 79



چهاردهم اسفند :



نفیسه :

12.در این آیه چگونگى ارث زن و شوهر از یکدیگرتوضیح داده شده، آیه مى‏گوید: «و براى شما نصف میراث زنانتان است اگر فرزندى نداشته باشند».«ولى اگر فرزند و یافرزندانى براى آنها باشد(حتى اگر از شوهر دیگرى باشد) تنها یک چهارم از آن شماست».البته این تقسیم نیز «بعد از پرداخت بدهی هاى همسر و انجام وصیت هاى مالى اوست».«و براى زنان شما یک چهارم میراث شماست اگر فرزندى نداشته باشید».«و اگر براى شمافرزندى باشد (اگر چه این فرزند از همسر دیگرى باشد) سهم زنان به یک هشتم مى‏ رسد».این تقسیم نیز همانندتقسیم سابق «بعد ازانجام وصیتى که کرده‏اید و اداى دین» است.سپس حکم ارث خواهران و برادران را بیان مى‏ کند و مى‏ گوید: «اگر مردى از دنیا برود و برادران وخواهران از او ارث ببرند،یا زنى از دنیا برود وبرادر و یا خواهرى داشته باشد هر یک از آنها یک ششم مال را به ارث مى‏ برند».«کلالة» به خواهران وبرادران مادرى که ازشخص متوفى ارث مى‏برند گفته مى‏ شود. این در صورتى است که ازشخص متوفى یک برادرو یک خواهر(مادرى)باقى بماند «اما اگر بیش از یکى باشند مجموعاً یک سوم مى‏ برند» یعنى باید ثلث مال را در میان خودشان تقسیم کنند.سپس اضافه مى‏ کند.«این در صورتى است که وصیت قبلا انجام گیرد و دیون از آن خارج شود».«به شرط آن که (از طریق وصیت و اقرار به دین) به آنها (ورثه) ضرر نزند».و در پایان آیه براى تأکید مى‏ فرماید: «این سفارش خداست، و خدا دانا و بردبار است».یعنى، این توصیه‏ اى است الهى که باید آن را محترم بشمرید، زیرا خداوند به منافع و مصالح شما آگاه است که این احکام را مقرر داشته ونیز از نیات وصیت‏کنندگان آگاه مى‏باشد،در عین حال حلیم است و کسانى را که بر خلاف فرمان اورفتارمیکنند فورا مجازات نمینماید!

13.به دنبال بحثى که در آیات گذشته در باره قوانین ارث گذشت در این آیه از این قوانین به عنوان حدود الهى یاد کرده مى‏ فرماید: «اینها حدود و مرزهاى الهى است» که عبور و تجاوز از آنها ممنوع است، و آنها که از حریم آن بگذرند و تجاوز کنند، گناهکار و مجرم شناخته مى‏ شوند.سپس مى‏ فرماید:«کسانى که خداوند و پیامبر را اطاعت کنند (و این مرزها را محترم شمارند) به طور جاودان در باغهایى از بهشت خواهند بود، که آب از پاى درختان آنها قطع نمى‏ گردد».در پایان آیه مى‏ فرماید:«این رستگارى و پیروزى بزرگى است».

14.در این آیه به نقطه مقابل کسانى که در آیه قبل بیان شداشاره کرده، مى‏ فرماید:«آنها که نافرمانى خدا و پیامبر کنند و از مرزها تجاوز نمایند جاودانه در آتش خواهند بود».و در پایان آیه به سر انجام آنها اشاره کرده، مى‏ فرماید: «آنها عذاب خوارکننده و آمیخته با توهینى دارند».در جمله قبل جنبه جسمانى مجازات الهى منعکس شده بود، و در این جمله که مسأله اهانت به میان آمده به جنبه روحانى آن اشاره مى‏ کند.

 

اعظم :


از اونجایی که آیه های ارث روشن هستن به همون تفسیری که نفیسه جان گذاشتن دیروز و امروز بسنده کردم و نکته جدیدی نذاشتم

فقط یه نکته ای برای خودم جالب بود که تا حالا دقت نکرده بودم و اون هم در مورد سهم الارث مادر هستش وقتی فرزند از دنیا میره

عینا از تفسیر المیزان جمله رو میذارم :

سهم زن فى الجمله کمتر از سهم مرد است مگر در پدر و مادر که سهم مادر نه تنها کمتر از سهم پدر نیست بلکه گاهى بحسب فریضه از سهم پدر بیشتر هم مى شود و اى بسا بتوان گفت که مساوى بودن مادر با پدر و در بعضى صور بیشتر از آن بودنش براى این جهت است که مادر از نظر رحم چسبیده تر از پدر به فرزند است و تماس و برخورد او با فرزند بیشتر از تماس و برخورد پدر است و مادر در حمل و وضع و حضانت فرزند و پرورش او رنج بیشترى را تحمل مى کند، همچنان که خداى تعالى در آیه : (و وصینا الانسان بوالدیه احسانا حملته امه کرها و وضعته کرها و حمله و فصاله ثلثون شهرا) بعد از سفارش درباره احسان به پدر و مادر هر دو در خصوص مادر مى فرماید: مادر او را به زحمت و رنج حامله مى شود و با زحمت و مشقت مى زاید و حداقل سى ماه حمل او و شیر دادنش طول مى کشد پس ‍ اگر سهم مادر بر خلاف هر زن دیگر که سهمش نصف سهم مرد است برابر سهم پدر و در بعضى فرضیه ها بیش از آن است بطور قطع بخاطر این است که شارع مقدس خواسته است جانب مادر را غلبه دهد و او را شایسته احترام بیشترى نسبت به پدر، معرفى کند.

و یه نکته دیگه هم اینه تا پیش از اسلام هیچ قانون مدونی برای ارث وجود نداشته و اسلام این قضیه ارث رو خیلی قانونیش کرده چندین بار هم در طول این مدت که قرآن می خونیم ذیل آیه های انفاق و ربا و گواهی گرفتن بر مال و ... نوشتم که اصولا اسلام رو مسایل مالی حساسیت زیادی به خرج داده چون اصولا در این موضوع مال زیاد اختلاف بین آدما پیش میاد و گاهی آدم از دست رفتن پول رو معادل از دست رفتن جونش می بینه


یه نکته دیگه هم برای من جالب بود وقتی شخصی زنده است اختیار اموالش دست خودشه میتونه اصلا همه رو ببخشه ، اما اگه مرد نمی تونه بگه همه اموالم رو ببخشین ، اون فقط میتونه یک سوم اموالش رو ببخشه یا دستور بده به طریقی خاص مصرف کنن ، دو سوم باقیش رو باید طبق قانون بین وراث تقسیم کرد

و اینکه کسی بگه فلان فرزندش رو از ارث محروم کرده اصلا قانونی نیست اون فقط میتونه همون فرزند رو از همون یک سومی که اختیارش بعد مرگ با وصیت دست خودشه محروم کنه تو دو سوم باقی طیق قانون اون فرزند ارث میبره

...........................................................................................................................

 

مباحثه آیات سوال برانگیز :


تسنیم:


خواستم بگم قوانین اولیه ارث در،قرآن آمده ولی جزئیاتش رو فقها تعیین کردند. جزئیاتی که خیلی ها از اون اطلاع ندارند.

اعظم :


بله همینطوره در کتاب تفسیر المیزان هم به چنین منابعی ارجاع داده بود

تسنیم :

مثلا خود من تا وقتی برام پیش نیومد نمیدونستم که اگر فرزندی از دنیا بره پدر و مادرش از اون ارث میبرند اما وقتی همین پدر و مادر بمیرند فرزندان فرزند متوفی یعنی نوه های اونها از پدر و مادر برگشون ارث نمیبرند

اعظم : 


بله اینا در صورتی ارث میبرن که وراث درجه یک وجود نداشته باشن ، درجه یکها فرزند و پدر و مادر هستن

تسنیم:


یعنی اگر مردی بمیره و پدر و مادر داشته باشه بخشی از اموالش به اونها می رسه و فرزندان یتیمش محروم میشن ولی وقتی پدر یا مدر بزرگشون بمیرند اونها دیگه ارثی نمیبرند و دز واقع حتی اگه خردسال و محتاج هم باشند بخشی از ارث پدریشون به عموها و عمه ها میرسه

اعظم : 


فکر نمی کنم این درست باشه ، فرزندان به همون نسبت دختر و پسری ارث میبرن

قطعا درست نیست

تسنیم:


من شخصا پذیرش این مسئله برام سخته و به نظرم یه جور بی عدالتی میاد. یعنی پدری عمری زحمت بکشه و از دنیا بزه و بخش قابل توجهی از اموالش (اگر پدر و مادرش هردو زنده باشن) در واقع به خواهر و برادرهایش میرسه

تسنیم:


نه نمیبرند

امکان نداره

تسنیم:


گفتم من هم بعد از اینکه پدربزرگم فوت شد این موضوع رو فهمیدم

اعظم :


پدر و مادر ارث میبرن ولی نه همه ش رو بچه ها محروم نمیشن

اعظم :


ببین عزیزم من دوباره نگاه کردم اشخاصی که به موجب نسب ارث می برند سه طبقه اند

 طبقه اول :پدر و مادرو اولاد و اولاد اولاد
 طبقه دوم: اجداد وبرادر وخواهر واولاد آنان
 طبقه سوم: عمه هاو عموهاو خاله هاو دایی ها وفرزندان آنان
اگه در طبقه اول کسی وجود نداشت میره طبقه بعدی یعنی طبقه دومی ها

مثلا اگه مردی حتی یه ماه قبل پدرش فوت کنه و برادر و خواهرانی داشته باشه وقتی پدر این مرد فوت کنه به بچه های این مرد ارثی نمی رسه چون خواهر و برادراش ارجح هستن

تسنیم :


درحالیکه ما سهمی از ایشون تبردیم
این اتفاق برای ما افتاده و حالا داییها و خاله های من سهم پدربزرگم از،زمین مادری من رو میخوان
نبردیم


مرجان :


خانم"ف" در قوانین ارث پدر و مادر فرض بر هستند،یعنی در صورت فوت فرزند هر کدوم 1/6ارث میبرن


مرجان :


یک قانون دیگه هم هست و اون اینکه در صورت فوت واسطه ارث فرزندان اونها ارث نمیبرن یعنی در صورتیکه فرزند زود تر از پدرو مادر فوت بشه نوه ها از پدر بزرگ مادر بزرگ ارث نمیبرن.
قوانین ارث کاملا بر اساس شریعته یعنی اگر در قران هم نباشه از روایات و... استخراج شده و هیچ فقیه و قانونگذاری حق دخل و تصرف درون رو نداره
و اینکه عادلانه هست یا نیست رو نباید از نگاه فرزند فقط دید
خب مادر و مادری که یک عمر زحمت فرزند رو کشیدند و بعد داغش رو دیدند بیش از فرزندان حق دارند نسبت به اموال متوفی


مرجان :


با این حال فقط 1/6میبرن و فرزندان باقی رو
کلا در اسلام پدر و مادر جایگاه بسیار ویژه ای دارن.

 

تسنیم :


سلام دوستان. ببخشید که من منقطع میشم و نمیتونم به موقع جواب بدم. تشکر میکنم از دوستانی که در مورد مسئله ای که مطرح کردم نظراتشون رو گفتند.

اما منظور من این نبود که چرا پدر و مادر از بچه ارث میبرند. بلکه سوال ذهنی ام این بود که چرا وقتی پدربزرگ یا مادربزرگ از دنیا میرن نوه های دختری یا پسری به اندازه پدر و مادر متوفای خودشون از اونها ارثی نمیبرند. در حالیکه بخشی از مال پدر و مادرشون در مال پدربزرگ و مادر،بزرگ هست؟


و البته که تعبدا قبول میکنم مثل خیلی از احکام دیگه

اعظم :

 

تسنیم جان می دونی مشکل این قضایا چیه اینه که شما تو ذهنت اینه که این مال ، مال مادر شما بوده قبلا و به پدر بزرگت رسیده ... و رسیدنش به شما بعد فوت پدربزرگ ارجح نسبت به خاله و دایی ولی قضیه اینه که وقتی اون 1/6 به پدر بزرگ و مادربزرگ رسید دیگه شده مال اونا (مشکل ذهنی قضیه اینجاست ) دیگه شده بخشی از مال اونا دیگه نمیشه بهش گفت مال مادرم ... اون جزء اموال پدربزرگ شده و مثل سایر اموال در ارث باهاش برخورد میشه
یعنی انگار یه چیزی رو دادی به کسی نمی تونی دوباره ازش بگیری ، تفویض مالکیت کردی ... می دونم سخته پذیرشش ها ولی اصولا قانون همینه


نگاه کن یه خطبه کوتاه ما رو به همسرانمون حلال کرده
ما کجا بودیم اونا کجا
از کجا اومده که یه خط خطبه تمام وجود ما ها رو به هم حلال می کنه
از شریعتی که خداوند گذاشته و می تونست نذاره
حالا اون حکم رو هم خداوند گذاشته


حکم خدا ، حکم خداست دیگه حرفی هم توش نیست
و گرنه باید به همه حکم ها گیر داد


مثل قوانین رانندگی مثلا ، حق تقدم مثلا با کی هستش ، حالا که این قانونه ما باید اجراش کنیم ، قانونگزار می تونست از اول قانون رو یه جور دیگه بذاره ولی حالا اینجوری گذاشته

مثل ازدواج خواهر و برادر که حرامه کی اینو گفته ؟
کی گفته آدم نباید ازدواج کنه
با دایییش
خداوند گفته می تونست نگه
اما حالا که گفته و ما هم پذیرفتیم که در حیطه قانون خداوند کار می کنیم پس با داییمون ازدواج نمی کنیم
شاید عقل اصلا بابت این قضیه نتونه دلیل بیاره ... شاید اصلا ما خیلی هم با داییمون هم کفو باشیم و تفاهم داشته باشیم اینا ولی حرامه دیگه چه میشه کرد


یعنی در کل ما باید اقرار کنیم که عقل ما نمی تونه از چند و چون خیلی چیزا سر در بیاره ... فوق العاده محدوده بیشتر از اون چیزی که فکر کنی

 

اون موقع شما تو بحث نبودی آیات بسیار زیادی از سوره بقره رو این موضوع مانور میداد که بنی اسرائیل همه چیز رو میخواستن با عقل خودشون سبک سنگین کنن
یعنی گیر کار بنی اسرائیل این بود خداوند هم هی قانون میذاشت اونا هی میزدن زیرش
مثلا تحریم ماهیگیری در شنبه
هیچ دلیل عقلیی هم بر تحریمش وجود نداشت
اتفاقا ماهیهای شنبه درشت تر و چشم گیر تر بود
و در اون آزمایش شکست خوردن و چندین آزمایش دیگه
خداوند قانون میذاتشت و هی " تسلیم " نبودن اونا رو به خودشون واضح میکرد و نشون میداد

تو ال عمران هم داستان همین بود
محاجه مسیحیان با پیامبر ... آخرش هم خداوند گفت ان الدین عندالله الاسلام ... دین نزد خداوند اسلامه نه این اسلامی که ما داریم بلکه صفت "تسلیم بودن " منظورش بود

ابراهیم سلام الله رو هر کی از یهود و نصارا و مسیحی و مشرک می گفتن مال ما هستش
خداوند گفت که ابراهیم "یکتاپرست تسلیم" بود (حنیفا مسلما) و نزدیکترین آدما به ابراهیم اونی هستش که تابع ابراهیم (س) باشن مثا خودش "تسلیم"


مشکل عصر و زمان ما اینه که "عقل" و " انسان گرایی " بتی شده واسه خودش ، از اشل کوچیک (در بحث فرد) تا اشل بزرگ " قدرتهای بزرگ و حکومتها) فکر می کنیم اونی که خودمون تشخیص میدیم درسته
این "بتی" هستش که باید شکسته بشه

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی