قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ
مشخصات بلاگ
قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا (30 فرقان )
و پیامبر گفت پروردگارا قوم من این قرآن را رها کردند

در تاریخ 93/09/27 تصمیم گرفتیم با گروهی از دوستان روزانه یه صفحه قرآن بخونیم
و هر کس توی هر صفحه ای نکته ای براش جالب بود ، یا چیزی در موردش می دونست ، یا تفسیری در مورد اون صفحه خونده بود رو با یقیه به اشتراک بذاره
اینجا رو هم بنا کردیم برای اینکه اگه خواستیم یه روزی مروری به مطالب بکنیم برامون ساده تر باشه
و یا اگه دوستی وسطای راه بهمون پیوست بتونه مطالب قبلی رو مرور کنه
شایدم یه زمانی بچه هامون خواستن بدونن فهم مادراشون از قرآن چه جوری بوده
هر چند امیدواریم که به زودی حضرت مهدی علیه السلام ظهور کنن و ما و بچه هامون قرآن رو همونجور بفهمیم که باید
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

آخرین مطالب
شنبه, ۲۵ بهمن ۱۳۹۳، ۰۱:۳۰ ب.ظ

60 . صفحه 60

بیست و پنجم بهمن :

وحیده :

ایه 71: امام صادق‌علیه السلام درباره‌ی «و انتم تعلمون» فرمودند: یعنی اهل کتاب به صفات ذکر شده برای پیامبر در تورات آگاهند، (ولی آن را کتمان می‌کنند.

** تلبیس، مشتبه کردن وکتمان حق، دو اهرم نیرومند دشمن برای ایجاد انحراف در بین مؤمنان است. در دو آیه قبل فرمود: «یضلونکم...» در این آیه می‌فرماید: «تلبسون، تکتمون»

**کتمان حق، حرام و اظهار آن واجب است. «تکتمون الحق...»
--

ایه 72؛ دوازده نفر از دانشمندان یهود، تصمیم گرفتند برای ایجاد تزلزل و تردید در مسلمانان، صبحگاهان نزد حضرت محمدصلی الله علیه وآله آمده و اظهار ایمان کنند، ولی در آخر روز از اسلام برگردند و بگویند: ما محمد و آیین او را دیدیم، ولی با آنچه در تورات وانجیل آمده است، مطابقت ندارد. آنها با این نقشه‌ی ماهرانه می‌خواستند به هم‌کیشان خود این طور وانمود کنند که اگر اسلام مکتب خوبی بود، اهل علم و کتاب از آن دست برنمی‌داشتند، با این کار هم در مسلمانان تردید بوجود آورند و هم سایر یهودیان را از مسلمان شدن بازدارند. خداوند متعال نیز با نزول این آیه، نقشه‌ی آنان را برملا ساخت.

**دشمنان برای انحراف مسلمانان، برنامه‌ریزی می‌کنند. در آیه 69 خواندیم که اهل کتاب دوست دارند شما را منحرف سازند، این آیه به نقشه‌ی آنان برای رسیدن به آن هدف می‌پردازد. «یضلونکم... قالت طائفة»

**چه بسا گروهی با نام اسلام، در صفوف مسلمانان نفوذ کرده و از پشت خنجر بزنند، لذا باید هشیار بود. «آمنوا... واکفروا... لعلهم یرجعون»

**باید در مرحله‌ای از ایمان قرار بگیریم که بازگشت برخی مسلمانان از دین، مایه‌ی تزلزل ما نگردد. «واکفروا آخره لعلهم یرجعون»

ایه 73: اهل کتاب، از گرایش یهود به اسلام نگران بودند و برای پیشگیری از آن تبلیغ می‌کردند. «لا تؤمنوا الا لمن تبع دینکم»

** هدایت الهی، یک جریان مستمر در طول تاریخ بوده است و اختصاص به قوم خاصی ندارد. «ان الهدی هدی الله»

**تعصب و خودبرتربینی، یکی از آفت‌های دینداری است. «الا لمن تبع دینکم»

** الطاف پروردگار، در انحصار گروه خاصی نیست. نبوت و هدایت، فضل الهی است که به هرکس بخواهد می‌دهد. «ان الفضل بید الله»

**گزینش پیامبران از سوی خداوند، بر اساس علم اوست. «واسع علیم»

ایه 74؛ این آیه، تصور غلط یهود را که خداوند هیچ قومی را مانند یهود مورد لطف خویش قرار نمی‌دهد، نفی کرده و می‌فرماید: خداوند بهتر می‌داند چه کسی را عهده‌دار رسالت خویش بگرداند. او در میان بندگانش لایق‌ترین فرد را انتخاب نموده و مورد لطف خاص خویش قرار می‌دهد. خداوند، هم لطفش توسعه دارد و هم حکمتش انتخابگر است.

ایه 75: در روایات آمده است که امانت را به صاحبش برگردانید، حتی اگر صاحب امانت، فاسق باشد.

**امانتداری، ملاکی برای ارزشیابی افراد است. «یؤده... لایؤده»

** ارزشهای اخلاقی، ثبات دارند. حفظ امانت، در نزد همه نیکو، و خیانت در آن، نسبت به هر کسی باشد زشت است. رد امانت، یک ارزش است، گرچه از یهود باشد. «یؤده... لایؤده»

** قیام ومقاومت، برای گرفتن حق لازم است. «لایؤده الیک الا ما دمت علیه قائما»

** یهود و نصاری، خود را اندیشمند، و مسلمانان را بی‌سواد و امی می‌پنداشتند. «لیس علینا فی‌الامیین سبیل»

**بالاتر از گناه، توجیه گناه است. یهود اموال مردم را به ناحق می‌خوردند و می‌گفتند: خداوند به این کار راضی است. «یقولون علی الله الکذب--------------

ایه 76؛ وفای به عهد در تمام موارد زیر لازم است:
الف: عهدی که خداوند از طریق فطرت یا انبیا با انسان‌ها بسته است.
ب: عهدی که انسان با خدا می‌بندد.
ج: عهدی که انسان با مردم می‌بندد.
د: عهد رهبر با امت و بالعکس.

 ** در برابر تفکرات غلط، موضع بگیرید. «بلی»

** تقوی، انسان را از دروغ بستن به خدا و ضایع کردن حق مردم بیمه می‌کند. «یقولون... الکذب... بلی من اوفی و اتقی»

**شعار، کار ساز نیست، عمل و تقوا لازم است. «اوفی واتقی»

ایه 77:این آیه، کسانی را که پیمان شکنی می‌کنند، به پنج نوع قهر الهی تهدید می‌کند: بی‌بهرگی در آخرت، محرومیت از خطاب الهی، محرومیت از نظر لطف الهی، محرومیت از پاکی از گناه و گرفتاری به عذاب دردناک.

در روایات شیعه و سنی آمده است که رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمودند: «لا ایمان لمن لاامان له و لا دین لمن لاعهد له» کسی که مراعات امانت نکند، ایمان ندارد و آن کسی که به عهد خویش وفادار نباشد بی‌دین است.
در بعضی روایات آمده است که مراد از «عهد الله»، حقایق مربوط به پیامبر اسلام در تورات است که به دست عالمان یهود تحریف گشته است.
مقایسه کنیم وضع کسانی را که از جانب خداوند به آنها سلام داده می‌شود؛ «سلام قولا من رب رحیم»,, با کسانی که خدا هیچ سخنی با آنان نگوید؛ «لایکلمهم الله» واگر ناله‌ای سر دهند با جمله‌ی «اخسئوا فیها ولاتکلمون» خفه می‌شوند.
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمودند: هر کس با سوگند، مال و ثروت برادرش را به ناحق بخورد، مورد غضب الهی است. سپس این آیه را تلاوت نمودند.

حضرت علی علیه السلام فرمودند: مراد از نگاه خداوند در قیامت؛ «لاینظر الیهم» نگاه رحمت است، (نه نگاه با چشم).


**امانت مردم نزد انسان، عهد الهی است. در آیات قبل خواندیم که بعضی امانت مردم را بر نمی‌گردانند، در این آیه به جای امانت مردم، کلمه‌ی «عهدالله» بکار رفته است.

**پیمان شکنی، از گناهان کبیره است. این نوع تهدید پی‌درپی، در باره هیچ گناهی در قرآن مطرح نشده است. «یشترون بعهد الله... لا خلاق لهم...»

--

ایه 78: گناه علما و دانشمندان بی‌تقوا چند برابر است، زیرا:
الف: مردم را به اشتباه می‌اندازند. «لتحسبوه من‌الکتاب»
ب: به خداوند دروغ می‌بندند. «هو من عندالله»
ج: تمام این حرکت‌ها را آگاهانه انجام می‌دهند. «وهم یعلمون»

** عوام فریبی ولفاظی، از گناهان دانشمندان است. «یلوون السنتهم»

**نطق خوب، اگر در مسیر حق نباشد، وسیله‌ای برای انحراف است. «یلوون السنتهم»

**گمراه کنندگان، مقدسات مذهبی و کتب آسمانی را دستاویز خود قرار می‌دهند. «بالکتاب»

** اگر دشمن زمینه‌ی پذیرش انحراف را در شما ببیند، ادعاهای خطرناک‌تری مطرح می‌کند. «لتحسبوه من الکتاب ...یقولون هو من عندالله»

**بزرگ‌ترین خیانت به فرهنگ وعقیده‌ی انسان، تحریف آگاهانه ومغرضانه‌ی علما و خواص است. «یقولون علی‌الله الکذب و هم یعلمون»

ایه 79: امتیاز پیامبران بر دیگران آن است که هر قدر بر تعداد یاران و مقدار قدرتشان افزوده شود، مردم را بیشتر به بندگی خدا دعوت می‌کنند، و هرگز راه توحید را عوض نمی‌کنند و تأکید و هشدارشان بیشتر می‌شود. اما دعوت کننده‌های سودجو، در ابتدا با قیافه‌ای مقدس مآبانه ودلسوزانه کار را شروع می‌کنند، ولی پس از رسیدن به مسند قدرت، استبداد و خودمحوری را پی‌ریزی می‌نمایند.

در روایات آمده است که به بردگان خود، «عبدی» نگویید، بلکه «فتی‌» بگویید و بردگان نیز به مولای خود «ربی» نگویند، بلکه «سیدی» بگویند.

«ربانیین» جمع «ربانی» به کسی گفته می‌شود که پیوند او با خدا محکم باشد و در فکر اصلاح و تربیت دیگران باشد.

رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمودند: درباره من دو گروه هلاک شدند: 1- پیروان افراطی، که مرا از حد بشری بالا بردند. 2- دشمنان بی‌انصاف، که پیامبری مرا قبول ندارند و من از هر دو گروه بیزارم.
حضرت عیسی علیه السلام نیز این هشدار را برای پیروان خود گوشزد کرده بود و نظیر این معنا را در نهج‌البلاغه از حضرت علی علیه السلام نیز شاهد هستیم. همچنین فرمودند: «لا ترفعونی فوق حقی فان الله تعالی اتخذنی عبدا قبل ان یتخذنی نبیا» مرا از آنچه هستم بالاتر نبرید، همانا خداوند پیش از آنکه مرا پیامبر قرار دهد، بنده آفریده است. سپس این آیه را تلاوت فرمودند.........
رسول‌خدا صلی الله علیه وآله درباره‌ی این آیه فرمودند: هیچ مرد وزن مسلمان، آزاد یا بنده‌ای نیست مگر آنکه حق واجبی از خداوند بر گردن اوست و آن اینکه قرآن را فراگیرد و در آن تفکر کند..


ایه 80:هرگونه دعوت به شرک از سوی هر کس که باشد، ممنوع است. «ولایأمرکم ان تتخذوا...»

**کفر، تنها انکار خدا نیست؛ بلکه پذیرش هرگونه رب و مستقل دانستن هر مخلوقی، کفر است. «تتخذوا الملائکة و النبیین اربابا أیأمرکم بالکفر»

ایه 81 و 82: تفاوت مکتب انبیا، مانند تفاوت برنامه‌ی دو استاد یا دو استاندار است که در اصول مسائل علمی و سیاسی، دارای جهت واحدی هستند، ولی در مسائل جزئی، به جهت تفاوت‌های فردی دانش آموزان یا شرایط منطقه‌ای، برنامه‌های گوناگون ارائه می‌دهند.

حضرت علی‌علیه السلام فرمودند: خداوند از انبیای پیشین پیمان گرفت که مردم را به بعثت پیامبر اسلام و صفات او خبر و بشارت دهند و به آنان فرمان تصدیق آن حضرت را بدهند
 امام صادق‌علیه السلام فرمود: مراد از «جائکم رسول مصدق» پیامبر اسلام است.

** هر جا کار سخت است، پیمان گرفتن لازم است. دست برداشتن از آئین و سنت موجود، و ایمان و حمایت از شخص نوظهور، ساده نیست. لذا خداوند میثاق می‌گیرد. «اخذ الله میثاق...»

** آمدن پیامبر خاتم صلی الله علیه وآله قطعی است، لذا از همه‌ی انبیا پیمان گرفته شده، نه بعضی از آنها. «میثاق النبیین... جائکم رسول»

** انبیا دارای هدفی مشترک هستند. لذا پیامبران قبلی، آمدن انبیای بعدی را بشارت می‌دادند ونسبت به آنان پیمان ایمان ونصرت دارند، وپیامبران بعدی، انبیای قبل را تصدیق می‌کردند. «مصدق لما معکم لتؤمنن»

 **ایمان به تنهایی کفایت نمی‌کند، بلکه حمایت نیز لازم است. «لتومنن به ولتنصرنه»

**حمایتی ارزشمند است که از ایمان سرچشمه گرفته باشد. «لتؤمنن به ولتنصرنه»


ایه 83: موجودات آسمان‌ها و زمین، همگی تسلیم خدایند. حتی اگر در حال عادی این سرسپردگی را کتمان کنند، در حال احساس خطر به ناچار دل به او می‌سپارند. مؤمنان با میل و رغبت تسلیم او هستند، ولی همگان در زمان احساس خطر یا مرگ یا مغلوب شدن در جنگ و یا درماندن در استدلال، تسلیم او می‌شوند. همه ذرات عالم، از کوچک‌ترین اتم تا بزرگ‌ترین کرات، همه تابع همان قانونی هستند که خداوند بر آنها حاکم کرده است و هر لحظه می‌تواند آن را تغییر دهد.

امام صادق‌علیه السلام در مورد این آیه فرمودند: زمانی که قائم‌علیه السلام قیام کند، تمام سرزمین‌ها شهادت «لااله الا الله و محمد رسول‌الله» سر خواهند داد

**انتخاب راه غیر خدا، با حرکت هستی سازگار نیست. «أفغیر دین الله یبغون و له اسلم»

**حقیقت دین، تسلیم است. «أفغیر دین الله یبغون و له اسلم...»
** انسان، دائما در جستجوی راه و روشی است و گرایش به مکتب در نهاد او قرار دارد. (جمله «یبغون» دلالت بر خواست و تمایل دائمی دارد.)

** اگر پایان کار ما اوست، چرا از همان اول رو به سوی او نکنیم؟ «الیه یرجعون»

نفیسه :


78.این ایه در مورد گروهی از علمای یهود نازل شده که با دست خود چیزهایی برخلاف انچه در تورات امده بود درباره صفات پیامبر اسلام(ص)مینوشتند وان را به خدا نسبت میدادند .ضمنا از این ایه وایات قبل خطر مهم علما ودانشمندان منحرف برای یک امت وملت روشن میشود.

79.کسی نزد پیامبر اسلام امد واظهار داشت ما همانند دیگران به تو سلام میکنیم در حالیکه به نظر ما چنین اعترافی کافی نیست تقاضا داریم به ما اجازه دهی امتیازی برایت قایل شویم وتو را سجده کنیم .پیامبر فرمود:سجده برای غیر خدا جایز نیست پیامبرخود راتنها به عنوان یک بشر احترام کنید ولی حق او را بشناسید واز او پیروی نمایید !این ایه همچنان افکار باطل گروهی از اهل کتاب را نفی واصلاح میکند و فرستادگان الهی هیچ گاه از مرحله بندگی وعبودیت تجاوز نکردند وهمیشه بیش از هرکس در برابرخداوند خاضع بودند.

80.این ایه، ایه قبل راتکمیل میکند.همانطور که پیامبران مردم را به پرستش خویش دعوت نمیکردند،به پرستش فرشتگان وسایر پیامبران هم دعوت نمینمودند.مشرکان عرب،فرشتگان را دختران خدا میپنداشتندونوعی ربوبیت برای انها قایل بودند وبا این حال خود را پیرو ایین ابراهیم معرفی میکردند .صاءبان خود را پیرو یحیی(ع)میدانستند.ولی مقام فرشتگان را تاسرحدپرستش بالا میبرند.یهود ونصارا که عزیز یا مسیح(ع)رافرزند خدا معرفی میکردند که این ایه همه ی اینها را رد میکند.چگونه ممکن است پیامبری پیدا شود ونخست مردم رابه ایمان وتوحید دعوت کند سپس راه شرک را به انها نشان دهد ! ایه ضمنا اشاره سربسته ای به معصوم بودن پیامبران وعدم انحراف انها از مسیر فرمان خدا میکند.

81.به دنبال اشاراتی که در ایات پیشین درباره وجود نشانه های روشن پیامبر اسلام در کتب انبیاء قبل امده بود در اینجا اشاره به یک اصل کلی در این رابطه میکند وان پیمان گرفتن از پیامبران وپیروان پیشین است برای ایمان اوردن ویاری رساندن به پیامبری است که انها را تصدیق میکند.در ایات قران کرارا اشاره به وحدت هدف پیغمبران خدا شده است واین ایه نمونه زنده ای از ان میباشد.

82.دراین ایه قران مجید پیمان شکنان را مورد مذمت وتهدید قرار میدهد که هر کس پیمان شکنی کند، فاسق است ومیدانیم که خداوند فاسقان لجوج ومتعصب را هدایت نمیکند وکسی را مشمول هدایت الهی نشد سرنوشتش دوزخ وعذاب شدیدالهی است.

83.در اینجا بحث درباره اسلام اغاز میشودوتوجه اهل کتاب وپیروان ادیان گذشته رابه ان جلب میکند.دراینجا قران مجید((اسلام))رابه معنی وسیعی تفسیر کرده ومیگوید :تمام کسانی که در اسمان وزمینند وتمام موجوداتی که درانها وجود دارند مسلمانند.یعنی در برابر فرمان او تسلیمند.زیرا روح اسلام همان تسلیم در برابر حق است تنها گروهی از روی اختیار (طوعا)دربرابر قوانین تشریعی او تسلیم هستند و گروهی بی اختیار (کرها) در برابر قوانین تکوینی او.

اعظم :

آیه 78 : از اول قرآن تا اینجا چندین بار به عناوین مختلف به لغزش علمای دین اشاره شده ، لغزش خواص به مراتب سخت تر از لغزش عوام هستش و بسیار دامنه وسیعتری رو داره

آیه 79 : متاسفانه خیلی از آدمها در مواجهه با حقایق بزرگ و یا آدمهای بزرگ دو راه رو پیش می گیرن یا کلا انکارشون می کنن و یا اونقدر اون آدمها رو بزرگ می کنن که میذاردشون جای خدا
هر دوی این روشها هم یه جورایی به خاطر جهل و ناآگاهی و نفس پرستی خودشون هستش ، بت سازی می کنن و نتیجه هر دو کار کتمان حقیقت و باطل کردن حقیقت هستش همونجور که تو صفحه پیش گفته شد

در این مورد یاد یه جمله ای از دکتر شریعیتی افتادم که سالها پیش تو کتابی از ایشون دیدم نوشته بود وقتی می خواین حقیقتی رو از بین ببرین بهش حمله نکنین فقط بد ازش دفاع کنین و مثالش چیزی تو این مایه ها بود در طول تاریخ چنین کسانی بدترین ضربه ها رو به حقیقت زدن

آیه 80 . یه بار یه بنده خدایی می گفت هر وقت کسی خیلی داشت تو چشمتون بزرگ می شد و به نظرتون خیلی دیگه آدم حسابی بود ، خوب سخنرانی می کرد ، دور و برش داشت پر میشد از مرید
خواستین ببین راست میگه یا دروغ نگاه کنید ببین انگشت اشاره اش به سمت خودشه یا خدا ، اگه پنهان و آشکار آدمها رو یه جورایی به سمت خودش جذب می کرد بدونین داره واسش دکان بازار درست می کنه و اگه به سمت خدا بود و از چاپلوسی برحذر می داشت بدونین کارش درسته
معمولا ائمه و پیامبران به خاطر این که چنین مسائلی پیش نیاد به شدت از چاپلوسی و چاپلوس پروری بیزاری جستن
بر ما هم واجبه این کار رو بکنیم .... تو این چاپلوسیها خیری نیست نه بذاریم کسی چاپلوسیمون رو بکنه نه خودمون این کار رو بکنیم

آیه 81 : یه جورایی ختم کلام اینه که هر پیامبری راه رو برای پیامبر دیگری باز کرده ، یعنی اصولا اگر همه آدمها به پیامبرشون اعتقاد و ایمان واقعی داشتن و کتاب خودشون رو کاملا قبول داشتن و به آیاتش ایمان داشتن باید دین پیامبر بعدی رو می پذیرفتن ، یعنی الان همه باید مسلمان بودن و چیزی به نام یهودی و مسیحی و ... نباید داشتیم ، اینی که الان پیروان این دینها هستن علتش اینه که مطالب کتابشون رو تحریف کردن و به آیات تحریفی ایمان اوردن
وگرنه از هر پیامبری برای پیامبر بعدی پیمان یاری و ایمان گرفته شده
...
همین امر در مورد امام زمان هم هستش ، از تموم اماما حدیث داریم به این مضمون که اگر در زمان حضرت مهدی بودن دست از یاریشون بر نمی داشتن ....

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی