57 . صفحه 57
بیست و دوم بهمن :
وحیده :
ایه 53؛لازمهی ایمان، اطاعت از پیامبر است. «آمنا... واتبعنا الرسول»
** ایمان به تمام دستورات الهی لازم است. «بما انزلت»
3- از خداوند بخواهیم که ایمان ما را تثبیت کرده و مارا از حامیان انبیا قرار دهد. «فاکتبنا مع الشاهدین»
ایه 54: امام رضاعلیه السلام فرمود: مراد از مکر خدا، کیفر مکر است وگرنه او اهل مکر نیست.
**گرچه
آیه به یکی از سنتهای الهی اشاره دارد، ولی با توجه به آیات قبل که حضرت
عیسی کفر بنیاسرائیل را احساس کرد و با توجه به آیه بعد که خداوند
عیسیعلیه السلام را به آسمان بالا برد، استفاده میشود که مراد از مکر در
اینجا، توطئهی قتل حضرت عیسی است که گروهی در زمان آن حضرت برای خاموش
کردن دعوت او نقشهها کشیده و تدبیرها نمودند، حتی برای حبس و دستگیری و
معرفی او جایزه تعیین و مقدمات اعدام و به دار آویختن او را فراهم کردند.
اما خداوند نقشهی آنها را نقش برآب کرد و او را به بهترین شکل نجات داد.
پیامها:
**خداوند، پشتیبان اولیای خویش است. «ومکروا ومکر الله»
** تدبیر وحرکت انسان، مقدمهی قهر یا لطف خداوند است.
** کیفرهای الهی، با جرم بشر تناسب و سنخیت دارد. «و مکروا و مکر الله»
**اراده وتدبیر خدا، بالاتر از هر تلاش، حرکت وتدبیر است.
ایه 55: نمونه عینی و عملی تدبیر الهی در برابر مکر دشمنان، در این آیه بیان شده است.
امام باقرعلیه السلام فرمود: معراج حضرت عیسیعلیه السلام، در شب 21 ماه مبارک رمضان بوده است.
پیامها:
** برای سایر انبیا نیز معراج بوده است. «رافعک الی»
**زندگی در میان کفار، مایهی آلودگی، و دوری از آنها، مایهی پاکی و طهارت است. «مطهرک من الذین کفروا»
**پیشگویی غیبی غلبهی مسیحیت بر یهود، از معجزات قرآن است. «جاعل الذین اتبعوک فوق الذین کفروا»
** پیروی از انبیا، رمز پیروزی است. «جاعل الذین اتبعوک فوق الذین کفروا»
**
جهانی بودن اسلام، منافاتی با وجود اقلیتهای مذهبی در پناه اسلام ندارد.
از عبارت «الی یومالقیامة» استفاده میشود که یهود و نصاری تا قیامت
میباشند.
** بازگشت همه به سوی خداست و او داور بیچون و چراست. «الی مرجعکم»
ایه
56 و57؛ در تفسیر اطیبالبیان، نمونهای از عذابهای دنیوی بنیاسرائیل،
اینگونه آمده است: 37 سال پس از حضرت مسیح، شخصی به نام طیطوس که از
قیصرهای روم بود، بر یهود مسلط شد ومیلیونها نفر از آنان را کشته وهزاران
نفر را به اسارت گرفت. او دستور داد اموال آنان را به آتش کشیده و یا غارت
کنند و اسیران آنها را طعمهی درندگان کند.
**در کنار تهدید کفار، تشویق اهل ایمان لازم است، چنانکه در کنار ایمان، انجام کارهای نیک لازم است.
پیامها:
** سروکار کفار با خود خداست. «فاعذبهم»
**هرچه
اتمام حجت بیشتر باشد، قهر خدا بر انکار کنندگان بیشتر خواهد بود. کسانی
که زنده کردن مرده را از عیسی میبینند، ولی ایمان نمیآورند، مستحق هر نوع
عذابی هستند. «فاعذبهم عذابا الیما»
**گاهی خداوند در این دنیا نیز مجازات میدهد. «فی الدنیا و الاخرة»
**در برابر قهر خدا، هیچ قدرتی نمیتواند مانع باشد. «و ما لهم من ناصرین»
ایه 58: برای رهبری صحیح و قاطع، نشانههای الهی و بیان محکم و مستدل لازم است. «الایات والذکر الحکیم»
ایه
59:گروهی از نصاری وارد مدینه شده و به حضور پیامبر صلی الله علیه وآله
رسیدند. آنان در گفتگو با پیامبر صلی الله علیه وآله ولادت عیسی علیه
السلام را بدون داشتن پدر، نشانه و دلیل الوهیت او عنوان کردند. این آیه
نازل شد وجواب آنان را چنین بیان نمود: اگر تولد بدون پدر، دلیل خدا یا
فرزند خدا بودن است، خلقت حضرت آدم که مهمتر است، چون نه پدر داشت و نه
مادر. پس چرا شما آدم را خدا یا فرزند خدا نمیدانید؟!
پیامها:
**مخالفان
را از همان راهی که پذیرفتهاند، به حق دعوت کنیم. مسیحیان پذیرفتهاند که
آدم مخلوق خداست، با اینکه پدر و مادر نداشت. «مثل عیسی... کمثل آدم»
** قدرت خداوند در خلقت، محدود نیست. «کن فیکون»
ایه
60؛ کلمهی «ممترین» از «مریة» به معنای شک و تردید است. عین این آیه در
سورهی بقره آیه 147 نیز آمده است. با این آیه روشن میشود که سخن حق و
پایدار تنها از جانب خدایی است که خود حق و ثابت است وگرنه از انسانهایی
که در طوفان هوسها و غرایز ثباتی ندارند، قانون و سخن پایدار را نمیتوان
انتظار داشت.
پیامها:
** ثبات و حقانیت، جز در راه خدا، کلام خدا و قانون خداوند، وجود ندارد. «الحق من ربک»
**
تعداد زیاد مخالفان، تلاش و فعالیت آنان، و ثروت و تبلیغاتشان، نباید در
حقانیت راه و عقاید ما تأثیر گذارد. «فلا تکن من الممترین»
ایه 61؛ این آیه ، به آیهی مباهله معروف گشته است.
مباهله، یعنی توجه و تضرع دو گروه مخالف یکدیگر، به درگاه خدا و تقاضای لعنت و هلاکت برای طرف مقابل که از نظر او اهل باطل است.
در
تفاسیر شیعه و سنی و برخی کتب حدیث و تاریخ میخوانیم که در سال دهم هجری،
افرادی از سوی رسول خدا صلی الله علیه وآله مأمور تبلیغ اسلام در منطقه
نجران از بلاد یمن شدند. مسیحیان نجران نیز هیئتی را به نمایندگی از سوی
خود برای گفتگو با پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله به مدینه گسیل داشتند.
با وجود گفتگوهایی که میان آنان و پیامبر صلی الله علیه وآله رد وبدل شد،
باز هم آنان بهانهجویی کرده و در حقانیت اسلام ابراز تردید میکردند. این
آیه نازل شد و خطاب به پیامبر فرمود: به کسانی که با تو محاجه و جدال کرده،
و از قبول حق شانه خالی میکنند، بگو: بیایید با فراخواندن فرزندان و زنان
و خودمان، خدا را بخوانیم و با حالت تضرع و ابتهال بر دروغگویان نفرین
کنیم و هر نفرینی که دامن گروه مقابل را گرفت، معلوم میشود که راه او باطل
است و با این وسیله به این گفتگو و جدال پایان دهیم.
هنگامی که
نمایندگان مسیحیان نجران، پیشنهاد مباهله را از رسول اکرمصلی الله علیه
وآله شنیدند، به یکدیگر نگاه کرده و متحیر ماندند. آنان مهلت خواستند تا در
این باره فکر و اندیشه و مشورت کنند. بزرگ نصاری به آنها گفت: شما پیشنهاد
را بپذیرید و اگر دیدید که پیامبر با سر وصدا و جمعیتی انبوه برای نفرین
میآید، نگران نباشید و بدانید که خبری نیست، ولی اگر با افراد معدودی به
میدان آمد، از انجام مباهله صرفنظر و با او مصالحه کنید.
*روز
مباهله، آنها دیدند که پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله همراه با دو کودک و
یک جوان و یک زن بیرون آمدند. آن دو کودک، حسن و حسینعلیهما السلام و آن
جوان، علیبن ابیطالبعلیهما السلام و آن زن فاطمهی زهراعلیها السلام
دختر پیامبر صلی الله علیه وآله بودند.
اسقف مسیحیان گفت: من چهرههایی
را میبینم که اگر از خداوند بخواهند کوه از جا کنده شود، کنده میشود. اگر
این افراد نفرین کنند، یک نفر مسیحی روی زمین باقی نمیماند. لذا از
مباهله اعلام انصراف کرده و حاضر به مصالحه شدند.
این ماجرا، علاوه بر تفاسیر شیعه، در منابع معتبر اهل سنت نیز آمده است.
گرچه
پیامبر میتوانست خود شخصا نفرین کند وکاری به علی، فاطمه، حسن و
حسینعلیهم السلام نداشته باشد، ولی خدا و رسول، با این عمل به ما فهماندند
که این افراد، یاران و شریکان رسول خدا در دعوت به حق و هدف او هستند و
همراه او آمادهی استقبال از خطر بوده و تداومگر حرکت او میباشند.
** آخرین برگ برنده و سلاح برنده مؤمن، دعاست. «فقل تعالوا ندع»
**در دعا، حالات اهل دعا مهم است، نه تعداد آنها. گروه مباهله کننده پنج نفر بیشتر نبودند. «ابنائنا، نسائنا، انفسنا»
**اهلبیت پیامبرعلیهم السلام مستجاب الدعوة هستند. «ابنائنا، نسائنا، انفسنا»
** کسی که منطق و استدلال و معجزه، او را به پذیرش حق تسلیم نمیکند، باید با او مباهله کرد. «تعالوا... نبتهل»
** اگر مؤمنان محکم بایستند، دشمن به دلیل باطل بودنش عقب نشینی میکند. «ندع... نبتهل»
** استدلال را باید با استدلال پاسخ داد، ولی مجادله و لجاجت باید سرکوب شود. «لعنة الله علی الکاذبین»
نفیسه :
53.در
این ایه جمله هایی نقل شده که بیانگر نهایت توحید واخلاص حواریون است.انها
ایمان خویش را به پیشگاه خداوند چنین عرضه داشتند که خدایا ما به انچه تو
نازل فرمودی ایمان اوردیم واز حضرت عیسی پیروی میکنیم پس ما را در زمره
گواهان بنویس.
54.پس
از شرح ایمان حواریون ،در این ایه اشاره به نقشه های شیطانی یهود کرده
میگوید که یهود و سایر دشمنان مسیح برای نابودی او و ایینش نقشه کشیدند و
خداوند برای حفظ او و ایینش چاره جویی کرد و خداوند بهترین چاره جویان است.
بدیهی است نقشه های خدا بر نقشه های همه پیشی میگیرد ،چرا که انها
معلوماتی اندک وقدرتی محدود دارند و علم وقدرت خداوند بی پایان است.
55.این
ایه همچنان ادامه ایات مربوط به زندگی حضرت مسیح(ع) است .به استناد ایه
157سوره نساء در بین مفسران معروف است که مسیح هرگز کشته نشد و خداوند او
رابه اسمان برد.ایه مورد بحث ناظر به همین معنی است .منظور از پاکیزگی ،یا
نجات او از چنگال افراد پلید و بی ایمان است ویا از تهمتهای ناروا وتوطءه
های ناجوانمردانه ،که در سایه پیروزی ایین او حاصل شد.این ایه یکی از ایات
اعجاب امیز و از پیشگوییها واخبار غیبی قران است که میگوید پیروان مسیح
همواره بر یهود که مخالف مسیح بودند برتری خواهند داشت.انچه از پیروزیها
گفته شد مربوط به این جهان است محاکمه نهایی و گرفتن نتیجه اعمال چیزی است
که در اخرت خواهد امد.
56.این
ایه وایه بعد خطاب به حضرت مسیح است میفرماید:بعد از انکه مردم به سوی خدا
بازگشتند و او در میان انان داوری کرد ،صفوف از هم جدا میشود وکسانی که حق
را دیدند ولی انکار کردند مجازات میشوند در حالیکه هیچ یاوری ندارند.
57.سپس
به گروه دوم اشاره دارد:انها افرادی هستند که به خدا ایمان اوردند وعمل
صالح انجام دادند که پاداش خود را میگیرند .بنابراین خدایی که ظالمان را
دوست ندارد هرگز در حق بندگان ستم نخواهد کرد و اجر انها را بطورکامل خواهد
داد.
58.پس
از شرح داستان مسیح ،در این ایه روی سخن را به پیامبر اسلام (ص) کرده
میگوید :اینها را که بر تو میخوانیم از نشانه های حقانیت تو و یاداوری
حکیمانه است که به صورت ایات قران بر تو نازل گردیده و خالی از هر گونه
باطل و خرافه است .این در حالی است که دیگران سرگذشت این پیامبر بزرگ را به
هزار گونه افسانه ودروغین و خرافات و بدعتها الوده اند.
59.قبلا
گفتیم مقدار زیادی از ایات این سوره در پاسخ گفتگوهای مسیحان نجران نازل
شده است ،انها در یک هیات شصت نفری برای گفتگو با پیامبر (ص) وارد مدینه
شدند.از جمله مسایلی که در این گفتگو مطرح شد این بود که انها پرسیدند:ما
را به چه چیز دعوت میکنی ؟پیامبر فرمود:به سوی خدای یگانه واین که مسیح
بنده ای از بندگان اوست وحالات بشری داشت .انها این سخن را نپذیرفتند وبه
ولادت عیسی (ع)بدون پدر اشاره کرده و ان را دلیل بر الوهیت او خواندند .ایه
نازل شد وبه انها پاسخ داد و چون حاضر به قبول پاسخ نشدند انها را دعوت به
مباهله کرد.ایه ناظر به کسانی است که ولادت حضرت مسیح (ع)را بدون پدر
،دلیل بر فرزندی او نسبت به خدا ویا الوهیتش میگرفتند .اگر مسیح بدون پدر
دنیا امد جای تعجب نیست زیرا موضوع ادم (ع)از اینهم شگفت انگیزتر بود چون
او بدون پدر ومادر بدنیا امد سپس به غافلان میفهماند که هر کاری در برابر
اراده حق سهل واسان است تنها کافی است بفرماید:موجود باش ان هم موجود
میشود.
60.در
این ایه برای تاکید انچه در ایات قبل امد میفرماید: اینها که برتو
میخوانیم حق است واز جانب پروردگارت، هرگز تردیدی نداشته باش.
61.این
ایه و دو ایه قبل در مورد درباره هیات نجرانی نازل شده .وقتی گفتند که ایا
دیده ای فرزندی بدون پدر متولد شود ؟در این هنگام ایه:ان مثل عیسی عند
الله ...نازل شد و هنگامی که پیامبر (ص)انها رابه مباهله دعوت کرد انها تا
فردای ان روزاز حضرتش مهلت خواستند .فردا که شد پیامبرامد در حالیکه دست
علی (ع)را گرفته بود و حسن وحسین (علیهما السلام)در پیش روی او راه میرفتند
و فاطمه (علیهاالسلام)پشت سرش بود. در روایت امده اسقف مسیحیان به انها
گفت:من صورتهایی را میبینم که اگر از خداوند تقاضا کنند کوهها را از جا بر
کند چنین خواهد کرد هرگز با انها مباهله نکنید که هلاک خواهید شد ویک
نصرانی تا روز قیامت بر صفحه زمین نخواهد ماند .این ایه بعد از ایاتی نازل
شد که با استدلال، خدا بودن مسیح را نفی میکردند اما چون نجرانی ها به ستیز
بر خواستند، این ایه مباهله نازل گردید.
اعظم :
ممنون از دوستان خوبم که تفسیر رو گذاشتن ، از اونجایی که تفاسیر دوستان کامل بود من دیگه تفسیر نمی ذارم ... فقطیه نکته تو آیه 61 هستش که از حضرت علی به جان پیامبر تعبیر شده .... چیزی فراتر از صحابه ، یار ، دوست .... انگار خود خود پیامبر