قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ
مشخصات بلاگ
قرآن; کتاب زندگی...کتابی برای هدایت

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا (30 فرقان )
و پیامبر گفت پروردگارا قوم من این قرآن را رها کردند

در تاریخ 93/09/27 تصمیم گرفتیم با گروهی از دوستان روزانه یه صفحه قرآن بخونیم
و هر کس توی هر صفحه ای نکته ای براش جالب بود ، یا چیزی در موردش می دونست ، یا تفسیری در مورد اون صفحه خونده بود رو با یقیه به اشتراک بذاره
اینجا رو هم بنا کردیم برای اینکه اگه خواستیم یه روزی مروری به مطالب بکنیم برامون ساده تر باشه
و یا اگه دوستی وسطای راه بهمون پیوست بتونه مطالب قبلی رو مرور کنه
شایدم یه زمانی بچه هامون خواستن بدونن فهم مادراشون از قرآن چه جوری بوده
هر چند امیدواریم که به زودی حضرت مهدی علیه السلام ظهور کنن و ما و بچه هامون قرآن رو همونجور بفهمیم که باید
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

آخرین مطالب
شنبه, ۱۱ بهمن ۱۳۹۳، ۱۱:۵۴ ق.ظ

46 . صفحه 46

 

یازدهم بهمن :

وحیده :

 ایه 270: بى سابقه است در قران که خدا   چهارده ,پانزده تا ایه پشت سرهم و کنار هم  راجبه یک موضوع بیاورد.این خبر از اهمیت موضوع انفاق دارد...
اگر بدانیم که خدا از کارهاى ما خبر دارد ,خیلى بهتر و با خیال راحتر عمل مى کنیم...
حالارکه خدا مى داند چرا کم بدهیم ..حالا که خدا مى داند ,چرا جنس نامرغوب انفاق کنیم...حالا که خدا مى داند چرا براى ریا خیرات کنیم...حالا که خدا مى داند چرا اینقدر برایمان انجام کار خیر سخت و سنگین شده........
(من نفقه) هر چیزى که باشه ,هر مقدارى که باشه اشکالى ندارد..
خدا در این ایه تشویق و تنبىه را پشت سرهم اورده
تشویق ؛ بدهید ,خدا مى بیند
تنبیه؛کسى که در دنیا یار گرسنگان نباشد ظالم است و در قیامت هم یارى ندارد.


خدا از انفاق ونذر هاى ما خبر دارد,وفاى به انها واجب است و ترک انها ظلم است
گاهى اوقات انفاق نمى کنیم چون, فکر مى کنیم این پول یک زمانى به دردمان مى خورد و کمکمان مى کند ...به راستى که سخت در اشتباه هستیم ,یارى تنها از جانب خداست و تا او نخواهد یاورى برایمان نخواهد بود....
خدا همه چیز را مى بیند و به بهترین صورت جبران مى کند...


ایه 271:امام محمد باقر علیه السلام مى فرماىد : خمس و زکات را علنى پرداخت کنید و صدقات مستحبى را پنهانى بدهید...
در انفاق اشکار و پنهان  در هر کدام برکاتى وجود دارد,
در اشکارا ,باعث تشویق  دیگران مى شود,نوعى امر به معروف است ,
 پنهانى انفاق کردن بهتر است ,چون اخلاص در ان بیشتر است ,,ابروى گیرنده حفظ مى شود,,وسوسه هاى شیطان کمتر مى شود..
(تؤتوها الفقرا)  : شما به سراغ فقرا بروید ,نگذارید ان ها به سراغ شما بیایند...
(فهو خیر لکم)؛ چون خدا مى داند که انسان دنبال سود است و دوست دارد کارى که انجام مى دهد بهره اى نصیبش شود خدا  مى گوید بدانید که انفاق براى شما بهتر است .و سبب بخشیدن بخشى از گناهانتان مى شود...
**وقتى خدا بداند ,دیگر چه نیاز است که مردم بدانند ....

ایه 272: ما کارى به هدایت مردم نداشته باشىم ,اگر مى دانیم ,نیازمندند ,کمکشان کنیم ,اگر گرسنه اند سیرشان کنیم,
در سیره عملى پیامبر و اهل بیتش نمونه زیاد داریم که به کسانى که به انها جسارت و بى احترامى کردند ,کمک مى کردند
**خدا هر کسى که زمینه داشته باشد را هدایت مى کند.باید در مسیر حق گام برداریم ,تا هدایت خدا شامل حالمان شود.تا خودمان نخواهیم نمى شود.
** باز هن خداوند تکرار م تاکید مى کند که خیرهایى که انفاق مى کنیم به نفع خودمان است و ذخیره ى قیامتمان مى شود  پس,دست ودلمان نلرزد....

ایه 273:اولویت انفاق با کسانى است که در راه خدا محصور شده اند ,به خاطر دین از وطن دور شده اند ,یا در جبهه هاى جنگ هستند ,در کل یعنى به خاطر قدم گذاشتن در راه خدا دچار فقر شده اند...
وتوان تلاش و حرکت و هجرت را ندارند تا شرایط زندگیشان بهتر شود. .
فقراى عفیف و گمنام مورد ستایش خداوند هستند ,انهایى که هیچوقت با اصرار از مردم چیزى نمى گیرند...


ایه 274: در تفاسیر شیعه و سنى این ایه را درباره شأن حضرت على مى دانند ,,درست است که بارزترین مصداق این ایه حضرت على علیه السلام مى باشد  اما شامل همه ى کسانى مى شود که اینگونه عمل مى کنند,,ما شیعه ى امیر المومنین هستیم و  باید پیرو ود نباله روى  حضرت باشیم ..
در این ایه انفاق در شب مقدم بر روز ذکر شده  و کمک مخفى از علنى بهتر معرفى شده .....
* اهل بیت خصوصا حضرت على  از تاریکى شب براى کمک استفاده مى کردند..
چه خوب است شکمى سیر شود ,بدون اینکه کسى بداند که از طرف چه کسى بوده , یکى از فایدهایش این است که انتظار تملق و بله قربان گویى نداریم ...

 

نفیسه :

 

.270.در این ایه و ایه بعد سخن از چگونگی انفاقهاوعلم خداوند به ان است .خداوند از جزییات انفاقها ونذرهایی که میکنیم مطلع است.اینکه مقدار ان کم است یا زیاد ،خوب است یا بد ،از راه حلال به دست امده یا حرام ،همراه با منت وازار بوده یا بدون ان ،همه را میداند .در پایان ایه میفرماید ((وظالمان یاوری ندارند ))ظالمان در اینجا اشاره به ثروت اندوزان بخیل وانفاق کنندگان ریاکار ومنت گذاران ومردم ازاران است که خداوند انها رایاری نمیکند وانفاقشان نیز در دنیا واخرت یاورشان نخواهد بود .این ایه به طور ضمنی اشاره به مشروعیت نذرنیز دارد.


 271.انفاق چه اشکار باشدوچه نهان خوب است .اما شکل پنهانی ان بهتر است.در بعضی ازاحادیث تصریح شده که انفاقهای واجب مثل زکات بهتر است اشکارا باشد وانفاقهای  مستحب ،پنهانی.


 272.این ایه انفاق به غیر مسلمانان راجایز میداند.بنابراین ترک انفاق به انها برای اجبارشان به اسلام صحیح نیست .بلکه خداوند هر که رابخواهد هدایت میکند.گمان نکنید از انفاق خود سودی نمیبرید .بلکه تمام انچه را که انفاق میکنید بطور کامل به شما باز میگرداند انهم در روزی که شدیدا به ان نیازمندید بنابراین همیشه در انفاقهای خود کاملا دست ودل باز باشید.البته نباید تصور کرد که سود انفاق تنها جنبه اخروی دارد بلکه از نظر این دنیا نیز به سود شماست هم از جنبه مادی وهم از جنبه معنوی .


 273.از امام باقر(ع)نقل شده که این ایه در مورد اصحاب صفه نازل شده (حدود چهار صد از مسلمانان مکه واطراف مدینه که هیچ منزلگاهی نداشتند از این جهت در مسجد پیامبر سکنی گزیده بودند ) چون اقامتشان در مسجد با شوون مسجد سازگار نبود دستور داده شد که به سکوی بزرگ وسیعی که در بیرون مسجد بود منتقل شوند و به این دسته از برادران خود کمک کنند وانها نیز چنین نمودند .در این ایه بهترین کسانی راکه انفاق در مورد انها باید صورت بگیرد با سه صفت معرفی میکند :1.کسانی که در راه محصور شده اند یعنی کسانی که به خاطر اشتغال به مساله جهاد در راه خدا ونبرد با دشمن ویادگیری فنون جنگی از تلاش برای معاش و تامین هزینه زندگی باز مانده اند .2.کسانی که افراد نادان وبی اطلاع انها را از شدت عفاف ،بی نیاز تصور میکنند .3.انها انقدر بزرگوارند که هرگز چیزی را با اصرار از مردم نمیخواهند.

274.در احادیث بسیاری امده که این ایه در مورد حضرت علی (ع)است که چهار درهم خود را یکی شب ،یکی روز، یکی پنهان ویکی اشکار انفاق نمود.ممکن است مقدم داشتن شب بر روز،پنهان بر اشکاراشاره بر این دارد که مخفی بودن انفاق بهتر است هر چند درهمه حال وبه هر شکل نباید انفاق را فراموش کرد . سپس میفرماید :((نه ترسی برانهاست ونه غمگین میشوند زیرا میدانند در مقابل چیزی که ازدست داده اند به مراتب  بیشتر از فضل پروردگار واز برکات فردی و اجتماعی ان در این جهان وان جهان بهر مند خواهند شد.

 

اعظم :

از آیه 261 الی 274 موضوع انفاق به طور کامل و مبسوط از نظر کیفیت مالی که باید انفاق شود ، نیت آن ، شرط پذیرش آن با مثال واضح تویح داده شده


 آیه 270 : تفسیر دوستان از این آیه کامل بود فقط نکته ای این آیه داشت که توجه من رو خیلی جلب کرد و علامه طباطبایی هم خیلی اون رو شرح و بسط داده بود و باعث تعجب من هم شد ... ااون هم جمله پایانی آیه " و ما لظالمین من انصار ... ستمکارانی که یاری نمی شوند .... علامه فرموده بود در هر معصیتی خداوند راه جبران و یاری به کسی که گناه کرده گذاشته


 اما یاریهای خداوند برای گناهکاران : 1. توبه 2. کفاره 3 . شفیعان در روز قیامت

 اما اینکه اینجا ترک انفاق جزء اونایی هستش که یاری نمیشه نکته های بزرگی داره


 ترک انفاق توبه نمی پذیرد چون مصداق حق الناسه "توبه در حقوق الناس قبول نیست ، مگر آنکه حق را به مستحق برگردانند، "

ترک انفاق جزء گناهان کبیره است چون اگر از گناهان صغیره بود کفاره مى پذیرفت

شفاعت در قیامت هم شامل آن نمى شود، به دلیل اینکه در جاى دیگر فرمود: (الا اصحاب الیمین فى جنات یتساعلون ، عن المجرمین ، ما سلککم فى سقر؟ قالوا لم نک من المصلین ، و لم نک نطعم المسکین ... فما تنفعهم شفاعه الشافعین )


این ظلم در هر کس یافت شود یعنى هر کس نافرمانى خدا را بکند و حق فقرا را ندهد چنین کسى مورد رضایت خدا و مصداق (الا لمن ارتضى ) نخواهد بود، چون در بحث شفاعت گفتیم کسى که خدا دین او را نپسندد، در قیامت شفاعت نمى کند


 امتناع ورزیدن از اصل انفاق بر فقرا، در صورتى که فقرائى باشند و احتیاج به کمک داشته باشند از گناهان کبیره مهلک تر است ، و خداى تعالى بعضى از اقسام این خوددارى را شرک به خدا و کفر به آخرت خوانده است ، مانند امتناع از دادن زکات ، و فرموده : (و ویل للمشرکین ، الذین لایوتون الزکوة ، و هم بالاخرة هم کافرون ). دلیل بر اینکه منظور از این مشرکین مسلمانانى هستند که زکات نمى دادند، و یا به عبارت دیگر صدقه نمى دادند، این است که سوره مدثر در مکه نازل شده ، و زکات به معناى اسلامیش در مکه و در هنگام نزول این سوره واجب نشده بود.


در کل این آیه وحشتناک بود یعنی این جور نیست که اگه دوست داشتیم انفاق کنیم انفاق یه جورایی واجبه و ترکش مشمول غرامت سنگینی هستش


 آیه 271 : توضیحات دوستان جامع بود فقط یه نکته در مورد صدقه پنهانی : صدقه پنهانى خالص تر و پاک تر انجام مى شود.

و چون بناى دین بر اخلاص است ، بنابر این عمل هر قدر به اخلاص نزدیک تر باشد به فضیلت نیز نزدیکتر است ، و بهمین جهت خداى سبحان صدقه سرى را بر صدقه علنى ترجیح داده و مى فرماید: (و ان تخفوها و توتوها الفقراء فهو خیر لکم )، چون کلمه (خیر) به معناى بهتر است ، و خدا به اعمال بندگانش با خبر است ، و در تشخیص عمل خیر از غیر آن اشتباه نمى کند، (و اللّه بما تعملون خبیر).

آیه 272: علاوه بر توضیح دوستان در المیزان نوشته بود که این آیه برای تسلی خاطر پیامبر وسط آیات انفاق آمده چون : گوئى رسولخدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) وقتى اختلاف مسلمانان در خصوص مساله انفاق را دیده و ملاحظه کرده است که بعضى انفاق را با خلوص انجام مى دهند و بعضى دیگر بعد از انفاق منت و اذیت روا مى دارند و گروهى دیگر اصلا از انفاق کردن مال پاکیره خوددارى مى ورزند،

در دل شریف خود احساس ناراحتى و اندوه مى نمودند و لذا خداى تعالى در این آیه ، خاطر شریف او را تسلى داده و مى فرماید: مساله اختلاف مراحل ایمان که در این مردم مى بینى که یکى اصلا ندارد و دیگرى اگر دارد نیتش خالص نیست و گروه سوم هم انفاق دارد و هم نیتش خالص است همه مربوط و مستند به خداى تعالى است ، او است که هر کس را بخواهد به هر درجه از ایمان که صلاح بداند هدایت مى فرماید، و بعضى را به کلى محروم مى سازد، نه ایجاد ایمان در دلها به عهده تو است ، و نه حفظ آن ، تا هر وقت ببینى که پاره اى از مردم محفوظ مانده
در بعضى ضعیف شده و اندوهناک شوى ، و وقتى خداى تعالى در آخر این گفتار ایشان را تهدید مى کند و با خشونت سخن مى گوید، دچار شفقت یعنى اندوهى تواءم با ترس شوى .

 در مورد آیه 273 و 274 توضیح دوستان کفایت می کرد فقط یه نکته در مورد 273 اینجا یه اشاره ضمنی هم هست به مومنینی که ققیر میشن "مؤ منین تا آنجا که مى توانند تظاهر به فقر نمى کنند، و از علامتهاى فقر به غیر آن مقدارى که نمى توان پنهان داشت ، پنهان مى دارند، و مردم پى به حال آنان نمى برند، مگر اینکه شدت فقر رنگ و رویشان را زرد کند، و یا لباسشان کهنه شود (و یا مثلا از زبان اطفالشان اظهار شود، و امثال اینها).

از اینجا معلوم مى شود که مراد از جمله (لا یسئلون الناس الحافا) این است که فقراى مؤ من اصلا دریوزگى نمى کنند، تا منجر به اصرار در سؤ ال شود، زیرا بطوریکه گفته اند: وقتى روى کسى به سؤ ال باز شود براى بار دوم دیگر طاقت صبر ندارد، و نفس او از تلخى فقر به جزع در مى آید، و عنان اختیار را از کف مى دهد و در هر فرصتى تصمیم مى گیرد باز هم سؤ ال کند و اصرار هم بورزد، و راه را بر هر کس ‍ بگیرد.

ولى بعید نیست که منظور نفى اصرار باشد، نه نفى اصل سوال ، و منظور از الحاف اظهار حاجت بیش از مقدار واجب باشد، براى اینکه صرف اظهار حاجت ضرورى حرام نیست ، بلکه گاهى واجب هم مى شود، آن سؤ الى مذموم است که زائد بر مقدار لزوم باشد.

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۱۱/۱۱

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی